مولاعلی (ع) - 106
مولاعلی (ع) - 122
اَلجَهلُ فِی الاِنسانِ اَضُرُّمِن الاکَلِهِ فِی البَدَن .
Ignorance for a man is more harmful
than leprosy.
جهل است که مایه زیان است وضرر
جهل است که درخرمن جان است شرر
ازآن خوره ای که دربدن می افتد
بیش است زیان جهل ازبهر بشر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
اَلجَهلُ اَنکَرُعَدوِِِِ .
Ignorance is your worst enemy.
چون جهد تو چهل کرد درکشتن تو
بی تیغ بیانداخت سرازگردن تو
ای آنکه زکید دشمنان می ترسی
نادانی تست , بدترین دشمن تو
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 120
اَلجاهِلُ لایَعرِفُ تَقصیرَهُ وَلایَقبَلُ مِن النّاصِحِ لَهُ.
نادان به تقصیر خودپی نمی برد ونصیحت نیز نمی شنود.
The ignorant does not see his own weakness
nor accept s any advice.
بامردم بی خرد مکن گفت وشنید
کانکس که بجهل ماندوازعلم برید
بدذراچوبدی کند نخواهد دانست
ره راچونشان دهی نخواهد پویید.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 119
اَلجاهِلُ صَخرَهُُ لایَنفَجِرُما وها وَشَجَرَهُُ لایَخضَرُعُودُها وَاَرضُ لایَظهَرُ عُشیُها.
نادان سنگی است که آب ازآن نجوشد ودرختی است که شاخه آن سبزنشود وزمینی استکه گیاه ازآن نروید.
The ignorant is a rock from which water does not flow , or tree whose branches are never verdant , or a soil in which plants never grow.
جاهل که زجهل خود نخواهد رستن
خاکی است که خرمی نخواهد جستن
سنگی است که آب ازان نخواهد جستن
شاخی است که برگ ازان نخواهد رستن
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گرداوری . م . الف زائر
.
مولاعلی (ع) - 118
اَلتّواضُعُ یَرفَعُ , اَلتّکَبّرُ یَضَعُ .
تواضع مردرابرافزازد و تکبر اوراپست سازد .
Humility dignifies you; pride abases you.
آن کس که فروتن است گیرندش دست
آرند فراترش زهرپایه که هست
وانکو زغرور وسرکشی باشد مست
ازپای درافتااخروگررد پست .
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گرداوری : م.الف زائر
اَلتّکَبُّرَعَینُ الحِماقَه .
تکبرعین حماقت است
Arrogance is mere foolishness.
خودخواه که درجهل اسیر ابدی است
آماده ارتکاب هرگونه بدی است
ارباب خرد زخودپسندی دورند
خودبینی وخودپسندی ازبی خردی است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م الف زائر
مولاعلی (ع) -116
اَلتّقوی مِفتاحُ الفَلاح .
تقوی کلید رستگاری است .
Chastity is the key to salvation.
تاپاک زهرپلیدی و هرگنهی
ازکر ده نه شرمسارونه روسیهی
پرهیز کلید رستگاری باشد
پرهیزکن ازبدی که از بدبرهی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)- 115
اَلتّقوی حِصنُ حَصین .
پرهیز وتقوی دژ مستحکمی است.
Chastity is a strong fortress.
هرکس که به جان گریخت ازجرم وگناه
حالش بمکافات نشد زاروتباه
پرهیز بسان دژپولادینی است
آسوده کسی که اندر آن جسته پناه .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)- 114
اَلتّجارِبُ عِلمُ مُستَفاد.
تجربه علمی است که حاصل شده .
Experience is a knowledge acquired .
هرگاه که آتشی برافروخته ای
یکباره درآن فتاده وسوخته ای
هرتجربه زان سوختن اندوخته ای
درسی است که بی مدرس اموخته ای
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 113
اَلتَذیرُعُنوانُ الفاقَه .
اسراف سرآغازتنگدستی است.
Extravagance is preface to poverty.
اسراف فقیری آردو ناچاری
آخرنشودنصیب ازآن جز خواری
اسراف مکن که زود بی چیز شوی
ورزانکه هزارگنج قارون داری .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 112
اَلبَلاغَهَ ماسَهُلَ النّطقِ وَخَفّ عَلیَ الفِطنَه .
سخن شیوا آن است که تکملش آسان باشد وفهمش دشوارنباشد
Eloquent words are what can be
fluently and easily understood.
درپیش کسی که ازسخن سنجان است
گفتاربلیغ وخوب وشیواآن است
کزبهر خرد تفهمش مشکل نیست
وزبهر زبان تکلمش آسان است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)- 111
اَلبَغیُ یخِربُ الدّیار.
ظلم , کشور را ویران می کند.
Oppression ruins the state.
ازعدل تو مملکت گلستان گردد
وزظلم تو . ملتی پریشان گردد
ازعدل, چه شهر هاکه اباد شود
وزظلم , چه کاخها که ویران گردد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 110
اَلبِشاشَهُ تَجلِبُ المَوَدّه .
cheerfulness wins friendship.
درباره خلق مهربانی کردن
یعنی که نهال دوستی پروردن
بامهروگشاده رویئ وخوشخوئی
بس دوست بدست می توان آوردن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 109
اَلبَخیلُ خاذِنُ وَرَثِهِ .
A miserly man is the treasurer of his heirs .
بدبخت آنکاو زمال خود بهره نبرد
وندرطلبش کشید زحمت تامرد
گوئی که برای وارث خویش اندوخت
مالی که بخیل گرد آورد ونخورد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م. الف زائر
مولاعلی (ع) - 108
اَلبَخیل اَبَدَاََذَلیلُ ,الحَسودُ اَبَدَاََعَلیلُ .
بخیل همیشه خواروذلیل وحسودهمواره زاروعلیل است .
The miserly man is always despised : and
the jealous always depressed .
کوته نظرانی که حسودند وبخیل
درمحنت ورنج , بی نظیرندوعدیل
آنکس که بود بخیل خواراستوذلیل
وانکس که بود حسود زاراست وعلیل
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
================
مولاعلی (ع) - 107
اَلایمانُ وَالعَقلُ اَخَوانِ تواَمان ؛ لایَقبَلُ الله اَحَدَهُما اِلّابِصاحِبِه .
عقل وایمان دو برادر همزادند که خداوند هیچ یک رابدون دیگری نپذیرد.
Wisdom and faith are like twin brothers
none of whom will be received by God
without the other.
گرنیست زعقل پاره ای ایمان را
سودی نبود عبادت یزدان را
ایمان وخرد برادرهمزادند
بی این نکتدقبول یزدان آنرا.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م . الف زائر
اَلاوَاِنّ مِن الِنعَم سِعهُ المالِ وَاَفضَلُ مِن سِعهِ المالِ
صِحّهُ االبَدن وَ اَفضَلُ مِن صِحّهِ البَدنِ تَقویَ القَلب .
آگاه باش که ازجمله نعمت ها فراوانی مال وبالاترازآن تانندرستی و پاکی دل است.
One of the blessing is wealth
and better than wealth is health
and better than health is purity of heart.
زاسباب طرب که هست درعرصه خاک
دستی است که سیم وزرفشاند بی باک
وزان خوشتر تنی زبیماری دور
وزان بهتر دلی زآلایش پاک
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م. الف زائر
مولاعلی (ع) - 105
اَلاوَاِنّ مِن البَلاءِالفاقَهُ وَاَشَدُّ مِنَ الفاقَهُ مَرَضُ البَدَن
وَاَشدُّمِن مَرَضُ البَدُنِ مَرَضُ القَلب .
آگاه باش که ازجمله بلاها بی چیزی است
وسخت ترازبی چیزی بیماری تن و
سخت ترازبیماری تن بیماری دل است .
Remember that one of the calamities is
poverty; the worse is sickness of the
body, the worst ,sickness of the heart.
ماراسه بلامایه رنج ومحن است
بی چیزی وفقر, کافت مرد وزن است
رنجوری تن که بدتر ازبیچیزی است
بیماری دل که بدترازرنج تن است .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 104
اَلاموُر اَلمُنتَظَمهِ یُفسِدُها الخِلاف .
Diversity confuses orderly affairs.
انجاکه یگانگی نمایان گردد
هرکارکه مشکل است آسان گرد د
وانجا که دودستگی پیدیدارشود
هرکارمنظمی پریشان گردد.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت .
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 103
اَلامَلُ کَالسّرابِ , یَفُّرَمَن رَاهُ وَیَخلِفُ مَن رَجاهُ .
آرزو مانندسراب است ,کسی راکه بدان نظردارد
گمراه سازدوکسی راکه بدان امید واراست ناامیدکند.
Desire is like a mirage which deceives
one who looks at it and disappoints
one who hopes it .
هرجای که نقش آرزو گشت پدید
دردیده چنان سراب ظاهر گردید
گمراه شد آن کس که بدان داشت نظر
نومید شد انکس که بدان بست امید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی(ع) - 102
اَلاقتِصادُ نِصفُ الموءنَه .
صرفه جوئی درخرج ,نیمی اززادوتوشه است.
Economy provides half of one's subsistence.
گرعقل معاش مرتراراهنماست
زان خرج که بیجاست حذرکن که بجاست
روازرهاقتصادکاندر همه جای
یک نیمه زحاجت توزین راه رواست .
=
ترجمه شعری وانگلسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 101
اَلاصدِقاءُنَفسُُ واحِدهُ فی جُسومِ مُتَفَرّقَه .
دوستان همرنگ یک جان هستند دربدنهای پراکنده .
Congenial friends are like one soul in
separate bodies.
صافی صفتان که دور ازماومنند
یک تن هستند ودردوصد پیرهنند
یک دل هستند ودرهزاران سینه
یک جان هستند ودرهزاران بدنند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 100
اَلِاصابَهُ سَلامَهُ ؛ اَلخَطاءُ مَلامَهُ , اَلعَجَلُ نِدامَه .
راست روی مایه امن وسلامت , کحجروشی باعث ملامت
وشتاب نتیجه اش پیشمانی است .
To be upright is to be safe; to do wrong
is to be blamed; to be impatient is
to be repentant.
درراست روی امن وسلامت باشد
درکجروشی ننگ وملامت باشد
گردرهمه چاپیش نهای پای شتاب
آخربسرت دست ندامت باشد.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 99
اَلحَسَدُ سِجنُ الرّوح .
Jealousy imprisons the soul.
تارشک وحسد بنای غم رابانی است
چشمان حسود گرم اشک افشانی است
گویندکه روح راحسد زندان است
بدبخت کسی که روح او زندانی است
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 98
اَلحَسَدُ داءُعَیاءُ لایَزولُ الّابِهُلکِ الحاسِد اَو بِموتِ المَحسود.
حسد درد بی درمانی است که پایان نپذیرد مگر
بمرگ حاسد ویا ازبین رفتن محسود.
Jealousy is an irremediable disease which does
not finish except by the death of the jealous
person or destruction of what is envied.
بس لطمه زند حسد به ارکان وجود
گردد زحسد باب سعادت مسدود
دردیاست حسدکه هیچ درمانش نیست
جزمرگ حسود یافنای محسود.
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 97
اَلحَریصُ فَقیرُُ وَلَومَلَکَ الدّنیا بِحُذافیرِها.
حریص اگر همه دنیارامالک شود ازتنگدستی نرهد.
The avaricious man is poor even
if he gains the whole world .
طماع حریص تازمستی نرهد
ازبند وبلای زرپرستی نرهد
مانند فقیری است که گردنیا را
مالک بشود ؛ زتنگدستی نرهد.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 96
اَلاستِهتارِلِلّنِساءِ شَیعَهُ النّوکی .
دلباخته زنان شدن روش بی خردان است .
Fascination to women is the way of fool men .
بدبخت انکاو بلهوس وخودخواه است
کزدست هوس براه او صدچاه است
دل باختن وازپی زنها رفتن
رسم وروش بی خرد وگمراه است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 95
اَلاِحسانُ یَستَعبدِالاِنسانَ ؛ اَلمَنُّ یُفسِد الاِحسان .
Generosity enslaves men, but to
give in order to be appreciated
taints generosity.
آن به که دلی بدستت آسوده شود
یک عقده به ناخن تو بگشوده شود
احسان که شود زو همه کس بنده تو
حیف است اگر به منت آلوده شود.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی(ع) - 94
اَکرِم نَفسَکَ عَن کُلّ ِدَنیّه فَانّکَ لَن تَعتاضَ بِما
تَبدُلُ مِن نَفسَکَ عَوَضاََ.
نفس خودراگرامی داروبه هیچ پستی تن درمده چون ازاین
راه چیزی به دست نمی آوری که هم قیمت
آبروی ازدست رفته توباشد.
Respect yourself and do not do anything which
debases you because in this way you can not
get anything worth your lost reputation.
ازبهر زرومال به هرقدرکه هست
مگرای به پستی ومکن خودراپست
چون آنچه ازاین راه بدست آری نیست
هم قیمت آبرو که دادی ازدست .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
اِکرَم ذَویِ رَحِمِکَ وَتَیسّرلِمُعسُرِهِم فَاِنّهُم لَکَ
نِعمَ العُدّه فِی الرخاءِ وَالشِدّه .
درحق خویشاوندان خوداحسان کن وبه تنگدستان
ایشان یاری ده زیرا آنان دررنج وراحت بهترین پشتیبان تواند.
Be generous towards your relatives and help
them if they are poor because they are
best support for you in all aspects of life.
باخویشانت مروت واحسان کن
دارنداگر که مشکلی آسان کن
آنان چو همیشه بهترین یارتواند
همواره تونیز یاری آنان کن .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی(ع) - 92
اِکذَبِ السّعایَه وَالنمیمَه کانَت باطِلَه اَم صَحیحَه.
سخنی راکه برای سعایت ونمامی گویند
تکذیب کن خواه راست باشد خواه دروغ.
When a scandalous tale is borne to you, be it
true of false , reject it .
درهرچه ضرربود چه ظلمت چه فروغ
وزآنچه زیان رسد وچه دوشاب وچه دوغ
عاقل سخنی که ازسخن چین شنود
تکذیب کند چه راست باشد چه دروغ
-
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
اَکثرِالنّظَرَاِلی مَن فُضِلت عَلَیهِ فَاِن ذَلِک مِن اَبوابِ الشّکر.
باکسی که براوبرتری یافته ای بسیایرنظرلطف
داشته باش زیرااین یکی ازدرهای شکرگذاری است .
Be kind to a man whom you are superior;
for, being kind to the inferiors is a sort
of gratitude for having superiority.
ارجام غرور هرکه درمستی بود
سرمستی او نشانه پستی بود
ازلطف نظربه زیردستان کردن
شکرانه نعمت زبردستی بود.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 90
اِکتَسِبواالعِلم یَکسِبکُمُ الحیَوه .
ازدانش بهره ورشوید تاشمارااززندگی بهره ورسازد.
Seek knowledge so that it may provide you
with a decent means of living.
گرفضل نباشد وکمال وهنرت
خودعمرآیدنیز نباشد ثمرت
روی آر بسوی علم کاین پیر طریق
گردد سوی آب زندگی راهبرت
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 89
اَکبَرُالعَیبِ اَن تَعیبَ مافیکَ مِثلُهُ .
بزرگترین عیب آن است که عیجوئی کنی
به چیزی که نظیرش درتونیز هست .
The worst of all faults is that you attribute
to others a fault which is also in yourself.
چون هیچ کس ازعیب نباشد عاری
زنهارکه عیب این وآن نشماری
این عیب بزرگی است که خندی به کسی
ازبهرهمان عیب که خودهم داری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 88
اَقویَ النّاسِ مَن قَوِیَ عَلی نَفسِه.
نیرومند ترازهمه کسی است که برهوای
نفس خود پیروزی یابد.
The strongest of all men is the one who can
overcome his passions .
آنکس که بهر دام دل اندر نفکند
اندیشه پاک داردو طبع بلند
بیش ازهمه آن کسی بود نیرومند
کانداخته دیونفس رااندر بند.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 87
اِقتَبِسِ العِلمَ فَاِنّکَ اِن کُنتَ غَنیاََ زانَکَ وَاِن کُنتَ فَقیراََمانَکَ.
دانش بیاموز که اگر ثروتمندی ترازیب وزیوری شود
واگربی چیزی تراروزی می رساند.
Acquire knowledge so that if your are rich
it adorns you and if you are poor
it helps you to earn livelihood.
برگیرثمر زشاخ بارآورعلم
شوبهره ورازگنج زروگوهر علم
کزبهرفقیرروزی آرد زرعلم
وزبهرغنی زیب شود زیور علم
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 86
اِقبَل عُذرَ مَنِ اِعتَذَرَاِلَیکَ .
عذرکسی راکه ازتوپوزش می خواهد بپذیر.
Accept the excuse of the one who
begs your pardon.
گرنیک نهاد هستی وپاک ضمیر
کین توزمباش وباکسی سخت مگیر
آنکس که خطاکرده وداردتقصیر
گرعذرگناه ازتوخواهد بپذیر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 85
اَقبَح الصّدقِ ثَناءُالرّجُلِ عَلی نَفسِهِ .
زشت ترین راستگوئی مردستایش ازخود است .
The most hideous truthfulness of
a man is praising himself.
فضل تواگر چه بی کم وکاست بود
خوی تو چنانکه هردلی خواست بود
هرحرف که درستایش خودگوئی
ورزاست بود زشت ترین راست بود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
اَقبَحُ اَفعالِ المُقتَدِراَلانتِقام .
زشت ترین کارمردتوانا انتقام گرفتن است .
The most abominable action of
a powerful man is vengeance.
قدرت چو بدستت افتد ای مرد شر یف
کین توزمباش وبگذرازجرم حریف
چون زشت ترین کارقوی آن باشد
کافتد پی انتقام ازخصم ضعیف
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 83
اَفضَلُ مَن طَلَبِ التوبهِ تَرکُ الذّنب ِ.
گناه نکردن بهتر از گناه کردن وتوبه کردن است.
Avoiding the sin is better than committing
it and then repenting.
گرجهدکنی که تانگردی بیمار
زان به که پی طبیب افتی هربار
پرهیز کنی گزارگناهان اول
زان به که ازآن توبه کنی آخر کار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی(ع) - 82
اَفضَلُ النّاسِ مَن کَظَمَ غَیظَهُ وَحَلَمَ عَن قَدرَهِ .
برترازهمه کسی است که خشم خودرافروخورد
ودرهنگام توانائی نرمی ورزد.
The most virtuous man is the one who is calm
when angry and humble when powerful.
درسختی اگر زخشم باشی به حذر
باقدرت اگر نپیچی ازنرمی سر
ورتو نرسد ستم به افراد بشر
درچشم خرد ازهمه باشی برتر
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گرد آوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 81
اَفضَل النّاس رَایاََمَن لَم یَستَغنِ عَن مُشیر.
خردمندترین مردم کسی است که خودرا
ازمشورت باکسی بی نیاز نداند.
The wisest person is the one who does not
think that he can do without any counselor.
ازشورمپیچ سر که صاحبنظران
درکارکنند مشورت بادگران
آن راهروی اسیر رهزن گردد
کاوراهبری نجوید ازراهبران .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت .
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 80
اَفضَلُ النّاس اَنفَعَهُم لِلنّاس .
برترازهمه کسی یاست که برای مردم سودمندترباشد.
The best of all men is the one who is
most useful to the people.
آنکاو بشرازوجود وی بهره ور است
پیش همه کس عزیزچون سیم وزراست
آن پیش کسان ازهمه برتر باشد
کاو بهرکسان ازهمه پرسود تراست .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
-
مولاعلی (ع) - 79
اَفضَلَ الجودِ ایصالُ الحُقوقِ اِلی اَهلِها .
بالاترین مرتبه دادودهش دادن حق به اهل حق است.
The best form of generosity is to give the
people what they deserve.
هرجای که برپای کسان بندنهند
می کوش کزآن بند بدستت برهند
برجسته ترین مرتبه دادو دهش
آنست که حقّ اهل حق رابدهند.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 78
اَغلَبُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ بِعِلمهِ .
غالب ترین مردم کسی ست که به نیروی
علم خود برهوای نفس غلبه یافته است .
The most victorious man is he who, by
force of wisdom subdues his passions.
زان کارکه دیو نفس غالب باشد
دوری کن اگر چه سخت جالب باشد
دانی چه کسی است ازهمه غالب تر
آنکاو به هوای نفس غالب باشد.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 77
اِعدِل تَدُم لَکَ القُدرَهُ .
عدالت پیشه کن تاقدرت تو دوام یابد.
Do justice if you wish your power to last long.
آن مرد که منصب ومقامی یابد
گرعدل کند شهرت ونامی یابد
باعدل حکومت کن وازطلم بترس
تاقدرت وجاه تو دوامی یابد.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 76
اَعداوکَ ثَلاثَه:عَدوُّکَ وَعَدوّصِدیقُکَ وَصَدیقُ عَدوکَ .
دشمنان تو سه کس هستند: دشمن تو,دوست دشمن
توودشمن دوست تو .
There are three classes of enemies : your enemy, your
friend's enemy and your enemy's friend .
هستندسه تن به دشمنی رهزن تو
آنکس که بود دشمن جان وتن تو
آن کش سردشمنی است بادوست تو
وانکاو پی دوستی است بادشمن تو
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 75
اَعجَزالنّاسِ مَن عَجَزَعَن اِکتِسابِ الاِخوان
وَاَعجَزمِنهُ مَن ضَیّعَ مَن ظُفِرَبِهِ مِنهُم .
ناتوان ترین مردم کسی است که نتواند دوست بدست آورد
وناتوان تر ازاوکسی است که دوستی هم که یافته ازدست بدهد.
A failure is he who fails to win friends ; and
a greater failure is one who loses his friends
if he has any .
آنست زبون که سست همت افتاد
وندرپی دوست یافتن سرننهاد
وزاوست زبون ترانکه با بدعهدی
هردوست که داشت نیز ازدست بداد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 74
اَعجَزَالنّاسِ مَن عَجَزَ عَن اِصلاحِ نَفسِه .
The most incapable person is the one
who is unable to correct himself.
آن مرد که خود عیوب خود می داند
بدبخت بود که رفع آن نتواند
بیچاره ترین مردم گیتی آنست
کزچاره عیب خویش عاجزماند.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 73
اُطلِبواالعِلمَ تُعرِفوابه وَاعملوابِهِ تَکونوامِن اَهلِهِ .
دانش آموزید تابدان معروف شویدوآنچه راکه آموخته اید
بکاربندید تااززمره اهل دانش باشید.
Acquire knowledge so that you can be
known by it and practise it in order
to become a learned man.
همت زپی علم وهنر کن معروف
تاآن که شوی به فضل ودانش معروف
وانگاه عمل به علم کن تاباشی
اززمره اهل دانش واهل وقوف .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 72
اَطِع مَن فوقکَ یُطِعکَ مِن دونَکَ .
فرمان کسی راکه برترازتست ببرتاکهتران فرمانت راببرند.
Obey your superior if you expect to
be obeyed by your subordinates.
تانیست به رسم وروشی ایمانت
هرگز ثمری نمی رسد ازآنت
فرمان کسی که برتر ازتست ببر
تاآن که برند کهتران فرمانت .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 71
اِطرَحواسُوءَ الظنّ ِمِنکُم .
Clear your mind of suspicion.
هرکس که دچاربدگمانی است بسی
آسوده زتشویش نماند نفسی
آنکوهمه رادشمن خودپندارد
سودش ندهد دوستی هیچ کسی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
70
اِضرَبوابَعضَ الرایِ بِبَعضِِ یَتوّلَّدُ مِنهُ الصّواب .
بایکدیگر مشورت کنید تا راه راست رابیابید.
Consult one another to find the right way.
آن مردکه مشورت کند درهرباب
هرگز نشود نقشه او نقش برآب
درکارکنید مشورت بااصحاب
تاآن که بیابید مگر راه صواب
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
69
اِضرَب خادِمُکَ اِذاعَصیَ اللهَ وَاعف عَنهُ اِذاعَصاک.
خدمتکارت را اگر ازفرمان خداسرپیچدمجازات کن
واگر ازحکم اوسرپیچی کند ببخش.
Punish your servant if he disobeys God
and for give him if he disobeys you.
چون مرتکب خطاشود خدمتگار
اندرخورکیفرست لیکن زنهار
فرمان خداگرنبرد زو مگذر
فرمان توگرنبرده اورا بگذار.
==
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
68
اَصعَبُ السّیئات تَغییرالعاد اتِ .
دشوارترین کارکشورداری تغییر روش مردم است .
The most difficult task of statesmanship is
to change the people's customs .
آنکس که زمامداروسرور باشد
بایدکه برای خلق رهبر باشد
دشوارترین عقده مردم داری
تغییر رسوم اهل کشور باشد.
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولا علی (ع)
67
اَصدِقوافی اَقوالِکُم وَاَخلِصوا فی اَعمالِکُم .
درگفتارخود راستی وصداقت ودرکردارخود درستی
وخلوص نیت داشته باشید.
Be truthful in your words and sincere
in your deeds .
خواهی که شوی شهره به نیکوکاری
عزوشرف ازدست فرونگذاری ؟
درقول مجو زراستی بیزاری
درفعل مباش ازدرستی عاری .
=
ترجمه شعری و انگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع)
66
اَصدِقاوُکَ ثَلاثَه : صَدیقُکَ وَصَدیقُ صَدیقِک وَعَدوُّ عَدُوّک .
دوستان تو سه کس هستند دوست تو ودوست
دوست تو ودشمن دشمن تو .
There are three types of friends: your friend, your
friend's friend and your enemy's enemy.
هستند همیشه دوستدارتو سه تن
آنکوست تردوست به وجهی روشن
آنکس که فتاددوستدارت راد وست
وانکس که به دشمن تو باشد دشمن .
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع)
65
اُشکُر عَلی مَن اَنعَمَ اِلَیکَ وَانعِم اِلی مَن شُکَرَکَ .
کسی راکه باتو نیکی می کند سپاسگزارباش
وباکسی که سپاسگزارتست نیکی کن .
Be grateful to one who is kind to you , and
show kindness to one who is grateful to you.
تاحفظ حقوق خلق کارتو بود
دایم دل خلق غمگسار تو بود
بگزارسپاس آن که یارتو بود
شویارکسی که حقگزارتو بود.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م. الف زائر
مولاعلی (ع)
64
اِسمَع تَعلَم وَاسکُت تَسلَم .
Listen and learn ; keep silent and be safe.
درپای بساط اهل دانش بنشین
وزخرمن علم وفضلشان خوشه بچین
گردرعقب فضیلتی گوش بده
و رطالب راحتی , خموشی بگزین .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
63
اِستَعیذوابِاللِه مِن سُکرِالغِنافَاِنّ لَهُ سُکرَهُ بَعیدَهُ الاِفاقَه .
ازمستی ثروت به خداپناه برید زیرااین مستی دیر به پایان می رسد.
Seek help from God against the intoxication
of wealth, for it is an intoxication from
which you hardly recover.
گرمال ومنال تست گنجی سرشار
مغرورمشو به دولت خود زنهـــــار
هشدارکه هرکه گشته مست زرومال
مستی است عجب که دیرگردد هشیار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
62
اِستَصبِحوامِن شُعلَهِ واعظِِ مُتّعِظ.
ازپرتو دانش کسی که خودبه پندعمل می کند بهره مند شوید.
Take advantage of a wise man,s advice
who practises it himself.
شوهمدم آنکه ازهوسهارسته است
زنجیرهوای نفس رابگسسته است
کن گوش بگفته های آنکس که ترا
هرپندکه داده خودبکارش بسته است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
61
اِستَشِر عَدُوکَ العاقِل وَ احذِررَایَ صَدیقُکَ الجاهِلَ .
بادشمن دانای خویش مشورت کن
وازرای دوست نادان خود برحذرباش .
Consult your wise enemy , but beware
of the advice of your foolish friend.
ازمردم جاهل ازدل وجان بگریز
چون آدمیان زچنگ حیوان بگریز
ازگفته دشمنان دانامهراس
وزصحبت دوستان نادان بگریز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی(ع)
60
اِستَشِر اَعدائَکَ تَعرِف مِن رایِهِم مِقدارَعَداوتِهِم وَمَواضِعَ مَقاصِدِهِم .
بادشمنان خودمشورت کن وازرایشان اندازه
دشمنی ونقطه نظرشان رابشناس .
Consult your enemies to order to measure
the extend of their animosity and to learn
about their point of view.
دوری کن ازآنچه دشمنت فرماید
کزکارتودشمن گرهی نگشاید
باخصم به شورکوش تاازرایش
میزان خصومتش بدستت آید.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی(ع)
59
اِستَحیوامِن الفِرارفَاِنّهُ عارُفِی الاَعقابِ وَنارُیَومَ الحِسابِ.
ازفراردرجنگ شرم بداریدزیرابرای اعقاب شماعاردارد
وشمارادرروز حساب به آتش جهنم اندازد.
Be ashamed to flea when fighting in a
battle ; for it brings forth disagree to your
descendants and the fire of hell to yourself
on the day of judgement.
مردانه به جنگ کوش اندرپیکار
مگریز جونامزد زمیدان . که فرار
دراین دنیاست بهراعقاب توعار
درآن دنیاست بهراعمال تو نار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی(ع)
58
اِزجِرِالمَسئی بِثَوابِ المُحسِن .
باپاداش دادن به نیکوکاربدکاررازجرکن .
Punish the malfactor by rewarding the benefactor.
هرجاکه گلی است گرعزیرش داری
خودخاربدین طریق بیند خواری
بادادن پاداش به نیکوکاران
بدکاران راخجل کن ازبدکاری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
57
اِرفَق بِالبَهائِمِ وَلاتَسُوءبِلحمِهاوَلاتَحمِل عَلَیها فَوقَ طاقَتِها.
به چارپایان رحم آرو تن آنان رامیازاروبرآنان بیش ازطاقتشان بارمگذار.
Be kind to park animals, do not hurt
them and don not load them more than
their ability to bear.
پیوسته به حال چارپایان رحم آر
مگذاربه پشتشان فزون ازحد بار
چوننیست زبانشان که تاشکوه کنند
هردم مرسان برتن آنان آزار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولا علی (ع)
56
اِرضَ لِلنّاسِ بِِِما تَرضاهُ لِنَفسِک .
آنچه برای خود می پسندی برای مردم بپسند.
Wish for the people what you wish for yourself.
مپسند که دیگری فتددرته چاه
اماتورسی بمسند عزت وجاه
هرچیز که بهر خویشتن می خواهی
آنرازبرای دیگران نیز بخواه
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
==
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
55
اُذکُر مَعَ کُلِّ لَذّهِِ زَوالَهاوَمَعَ کُلِ نِعمَهِِ اِنتِقالَها.
درهرلذتی زوال آن ودرهرنعمتی انتقال آن را بیادآر.
In pleasure think of its end , and
in affluence of its passing.
درعیش که جسم روح وحالی دارد
یادآر که هرخوشی ملالی دارد
هرشادی ولذتی زوالی دارد
هرنعمت نیز انتقالی دارد
=
نرجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م .الف زائر
مولاعلی (ع)
54
اِذ الَم تَکُن عالِماناطِقا فَکُن مُستَمِعاََواعیا.
اگرگوینده دانا نیستی شنونده پذیراباش.
If you are not a learned speaker , be
a learning listener.
یاناطق عالم توانائی باش
یاسامع تشنه پذیرائی باش
یاآنکه چوشمع مجلس آرائی باش
یااینکه چوپروانه شکیبائی باش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع)
53
اِذاکَمَلَ العَقلُ نَقَصتِ الشّهوَه .
وقتی عقل روبه کمال نهد شوت نقصان یابد.
When mind attains perfection , passions decrease.
عاقل اگر ازگناه خسران بیند
بی عقل زیان ازآن دوچندان بیند
آن روز که عقل تونهد رو به کمال
روزی است که شهوت تونقصان بیند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
52
اِذ اکانَ القَضاءَ لایُرَدُّ فَالاِحتِراسُ باطِلُ .
اگر قرارباشد که سرنوشت بازنگردد پرهیز ازآن بیهوده است .
When something is predestined there is
no use trying to scape from it .
باعلم هزاردرددرمان کردن
باعقل هزارمشکل آسان کردن
فی الجمله تمام راتوان کردن لیک
پرهیز زسرنوشت نتوان کردن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع)
51
اِذاقَدّمتَ الفِکرَ فی اَفعالِکَ حَسَنت عَواقِبکَ فی کُلِّ اَمرِِ.
اگر درکارها ازآغازفکرکنی کارهایت به خوبی انجام می شود.
If you think before every action it
will be carried out successfully.
بادیده باز پاچو درراه نهی
هرجاکه به مانعی رسیدی بجهی
گرفکرکنی به کارها ازآغاز
هرکاری رابه نیکی انجام دهی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م .الف زائر
مولاعلی (ع)
50
اِذاقَدَرتَ عَلی عَدوِک فَاجعَلِ العَفوَ عَنهُ شُکراََلِلقُدَرهِ عَلَیِهِ .
When you have prevailed upon your
enemy forgive him, and thus, thank God
for giving you the power over your enemy.
گرپاکدلی متاب از رافت رو
بدخواه مشو مکن بکین توزی خو
برخصم چوغالب آمدی عفوش کن
شکرانه انکه چیره گشتی براو
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع)
49
اِذافارَقتَ ذَنباََفَکُن نادِماََ.
چون ازگناه بپرداختی پشیمان باش
When you have done a sin, repent.
تادرپی توبه چشم کس تر نشود
خودبارگناه اوسبکتر نشود
زان پس که گنه کنی پشیمان می باش
شایدکه گناه تو مکررنشود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع)
48
اِذاظَهَرَغَدرُالصدّیقِ سَهُلَ هِجرُهُ .
وقتی که خدعه ودوروئی دوست آشکارشود, جدائی
ازاوآسان می شود.
When a friend turns deceitful, it becomes
easy to be away from him.
تادوست به مهر برسرپیمان است
زوسیرشدن سیر شدن ازجان است
وان روزکه خدعه ودوروئی بکند
روزی است کزو جداشدن آسان است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولا علی (ع)
47
If a speech accords with the speaker's
intention audience if; otherwise , it falls flat.
هرجا سخن ازدل سخنگو برخاست
آنرا شنونده گرپذیرفت رواست
وانجاکه دل وزبان نمی یاید راست
هرچند سخن بجای باشد زیباست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م .الف زائر
مولاعلی (ع)
46
اِذاصَنَعتَ مَعروفاََفاستُرهُ , اِذاصُنِعَ اِلَیکَ مَعروفُ فَانشُرهُ .
اگرنکوئی کردی پوشیده بدارواگرکسی باتونکوئی کرد آشکارساز.
Hide the good you do; reveal the good done to you.
ای آنکه به عرصه مروت مردی
وی انکه به بخشش وسخاوت فردی
پوشیده مداراگر نکوئی دیدی
پوشیده بدار اگر نکوئی کردی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع)
45
اِذارَاَیتَ مَظلوماََفَاَعِنُه عَلیَ الظالِمِ .
هرگاه ستمکشی رابه بینی , برضدستمگر یاری اش کن .
Help the oppressed against the oppressor.
بگرین ره مردم حقیقت جو را
بربندلب مردم باطل گو را
هرجاکه ستم رسیده ای رادیدی
بررغم ستمکار مددکن اورا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
44
اِذارَایتَ فی غَیرِک خُلقاََ ذَمیماََفَتَجَنّب مِن نَفسِک .
When you find a fault in another person
avoid a similar one on your part.
ازدامن خویش لکه ننگ بشوی
هرعیب کزان باخبری ترک بگوی
هرخوی بدی که یافتی دردگری
درخودهم اگردیدی ازآن دوری جوی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع)
43
اِذارَاَیتَ عالِما فَکُن لَهُ خادِماََ.
When you see a learned man obey him.
دربحر کمال ازپی گوهر باش
همصحبت دوستان دانشورباش
بادانشمند چون فتادت سروکار
درخدمت اومطیع و فرمانبرباش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
=
گردآوری: م. الف زائر
مولاعلی (ع)
42
اِذاحَلَلتَ بِاللئامِ فَاعتَللِ بِالصیامِ .
وقتی که برلئیم وارد شدی روزه داری رابهانه کن .
When you visit a miser pretend fasting.
دون طبع لئیم چون شود مهماندار
گوئی به مصیبتی عجب گشته دچار
هرروز که بالئیمت افتد سروکار
درخانه او. به روزه داری عذرآر.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی(ع)
41
اَربَعُ البَضائِع اصطِناعُ الصنائِع .
سودمندترین جنس نیکوکاری است.
The most profitable commodity is good deed.
بامردم اگر توراسرغمخواری است
باتوهمه راب روز سختی یاری است
پرسودترین جنس به بازارجهان
احسان ومددکاری ونیکوکاری است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م. الف زائر
مولاعلی (ع)
40
اَحسَنُ الکَلامِ مازانَهُ حُسنُ النّظامِ وَفَهمَهُ الخاصُ وَالعامُ.
بهترین سخن آن است که به زیور نظم وترتیب
آراسته وبری خاص وعام قابل فهم باشد.
The best speech is that which is decorated with
regularity and understandable to both learned and
common people.
آن است پسندیده ترین نوع کلام
کزآغازش چو بنگری تاانجــــــــــام
هم نظم شدست زیورش هم ترتیب
هم خاص بردبمعنی اش پی هم عام .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولا علی (ع)
39
اَحسَنُ النّاس عَیشاََ مَن عاشَ النّاسُ فی فَضلِه .
زندگی کسی بهترازهمه است که مردم
درسایه او آسوده زیست کنند.
The best life is lived by the man under
whose auspices people can live comfortably.
مردی که فتوت است سرمایه او
برتر زهمه است در شرف پایه او
آن ازهمه خوبترکندزیست که خلق
آسوده کنند زیست در سایه او
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
=
گردآوری: م .الف زائر
مولاعلی (ع)
38
اِحذَروُاتَنافُرَالنِعَمِ فَماکَلُّ شارِدِِبِمَردوُد.
بپرهیزید ازروزی که نعمت ها ازدستتان برود
چون هرچه ازدست رفت دیگر به دست نمی آید.
Avoid the day when you will be
deprived of your affluence for
anything which is gone may not
become available again.
این نعمت وافری که دردستت هست
شکرش بگذاروهیچ مشمارش پست
مگذاررود نعمتت ازدست برون
چون هرچه که رفت بازناید دردست .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر