مقاله ای تحقیق درمورد رویا ..



مقاله ای تحقیقی درمورد رویا..


یک مقاله تحقیقی درمورد رویا.

توضیح: درتهیه این مقاله از ایات قرانی .خوابنامه ابن سیرین.. خوابنامه مجلسی استفاده شده است .



شاید مابیشتر نظرات درمورد رویا رابراساس حرفهای معمولی و ضرب المثل ها بیان می کنیم.. مثلا اگرکسی بگوید فلان خواب رادیده ام .. حتما می گوییم خیرباشه .. یا خواب زن چپه و ازاین قبیل اظهارنطرهاو ان رابه تمسخر می گیریم اما حقیقت چیزدیگری است واین حقیقت راازایات قران میتوان دریافت که نمونه هائی ازان رامی اورم . بامطالعه مختصری می توان دریافت که انسان می تواند این نیروی شگرف رابه خدمت بگیرد وپرورش دهد وبه نتایج ارزنده ای برسد.درسوره یوسف درچندمرحله به موضوع خواب اشاره شده است .درآیه 4 این سوره امده است ای پدردرعالم رویا دیدم که یازده ستاره وخورشید وماه مراسجده می کردند.حضرت یعقوب می فرماید... خواب خودرابه کسی مگو(به برادرانت ) واینکه انهابه تومکروحسدخواهندبرد ودرآیه ششم اینکه تعبیرخواب ای است که خداتورابرمی گیزندوعلم (تاویل )رابه تومی آموزدکه البتهایات 5و6 که دنباله سخن حضرت یوسف است باتعبیراتی امده وعین ترجمه نیست .درآیه 36 سوره یوسف مجددا بحث رویا مطرح می شودو2 دوست زندانی یوسف ازاومیخواهندکه تعابیرخوابهای انهارابگوید کهیکی ازانها خواب دیده است که انگور می فشرد ودیگری هم طبق نان بالای سرخود داردومرغان هوا به ان منقارمیزنند.

درایه 41. حضر ت یوسف تعبیرخوب انهارامی گوید که ان زندانی که انگورمی فشردساقی شاه می شودودومی هم که مرغان به طبق نان اومنقارمیزنند به دارآویخته می شود ومرغان ازمغزسراو می خورند.درایه 46 پادشاه مصربه یوسف که به واسطه همان ساقی شاه معرفی شده است می گوید:

هفت گاو فربه هفت گاولاغررامی خورند و7خوشه سبزرا7خوشه خشک نابودکردندوتعبیرخواب راازیوسف می خواهد.درآیات 47-48 و49یوسف تعبیرخواب شاه رامی گویدکه:7سال متوالی زراعت کنیدوهرخرمن راکه دروکردید بجزمقدارکمی که برای قوت خود برمی دارید همه راباخوشه ذخیره کنید که چون این 7سال بگذردقحطی پیش می ایدکه ذخیره شمابه مصرف قوت مردم برسدجزاندکی که برای کاشتن نگا ه می دارید.آنگاه بعد ازسالهای قحطوشدت بازسالی اید که مردم درآن به آسایش ووسعت وفراوانی می رسند.درآیه 100یوسف به تخت پادشاهی می نشیندومی گوید ..این بود تعبیرخوابی که دیدم .درایه 101 یوسف خداراموردخطاب قرارمی دهدوازخدامی خواهد که اوراباصالحان محشورنماید.درایه 37هم یوسف گفته بود که این موهبت الهی (تعبیرخواب ) ازآن جهت به من عطاشد که من آئین مردم مصرراکه به خداایمان ندارندونسبت به آخرت کافرند رها کردم واین نورایمان وتقوا مراشایسته چنین موهبتی ساخت .درافرادی غیرازپیامبران هم این نعمت راخداوند قرارداد ه است ..دراحوال ابن سیرین هم چنین آمده است که خداوند بخاطر صرفنظرکردن او مسائل گناه شهوانی به اوعلم تعبیرخواب راارزانی داشته است .وهم چنین است رجبعلی خیاط که باعنایت خداوند وبخاطرگذشتن ازگناه می توانست افکار دیگران رابخواند.این مسائل نشان می دهد که تعبیرخواب یک علم ودانش است و خواب هم امری تفنی وعادی نیست واین که تعبیرخواب حوادثی آینده رابرای ماروشن می سازد.



درآیه 60سوره بنی اسرائیل ( اسرا) هم به رویا اشاره شده است که.ای یرسول بیادآر وقتی که به توگفتیم خدا البته به همه افعالوافکارمردم محیط است ومارویائی که بهتوارائه دادیم نبود جزبرای آزمایش وامتحان مردم ودرختیکه به لعن درقران یاد شده است (درخت نژاد بنی امیه وهمه طالمان عالم )ومابه ذکرین ایات عظیم انهارا(ازخدا) میترسانیم ولیکن به انها جز طغیان وکفروانکارشادید چیزی نیفزود.امروز هم چنین است که افرادی که به غیب وماوراء الطبیعه اعتقاد ندارند منکر خواب دیدن ( رویا) هستند .. شاید انها خواب راتجربه هم کرده باشند وگاهی هم افراد معتقد منکر رویا می شوند که ان عجیب تراز انکارافراد کافر است .



در سوره صافات ازآیات 102 تا105 به موضوع ذبح حضرت اسماعیل توسط حضرت ابراهیم اشاره می شودکه حضرت ابراهیم می گوید:ای فرزند گرامی درخواب دیدم که تراقربانی راه خداکنم .اسماعیل ه می پذیرد وهرگز نمی گوید مثلا این یک خواب است و حقیقت ندارد..وبعدهم خداوند خطاب می کند که ای ابراهیم توماموریت خودراانجام دادی که مانیکوکاران راپاداش می دهیم ( که کارد به وظیفه خود طبق فرمان خدا عمل نمی کند)درآیه 27سوره فتح چنین آمده است .البته خداصدق وحقیقت خواب رسولش رامحقق واشکارساخت که درعالم رویا دید شمامومنان ابت بادل ارام به مسجدالحرام وارد شوید وسرهارابتراذشیدواعمال تقصیر(احرام ) بی ترس وهراس بجای اورید وخداانچه راکه شما نیمی دانستید می دانست وقبل ازآن که (فتح مکه کنید( فتح نزدیک ( حدیبیه وخیبر) رامقررداشتتوضیحات داخل پرانتزها توضیحات حکیم الهی قمشه ای است که درترجمه اورده است .بااین توضیحات وایاتی که زقران مجید اوردیم اهمیت خواب واین که خواب علم ودانش است واینکه به افراد بزگزیده عطامی شود امده استکه البته به پیامبران وائمه درمراتب قوی تر وبالاتر و به افراد باتقوا هم این چنین است وگاهی هم شامل افراد گناهکاروطغیانگر مثل فرعون وظالمان دیگر هم شده است .دراین قسمت برای تفهیم بهترموضوع تعبیرخواب ازمقدمه کتاب تعبیرخواب ابن سیرین هم استفاده می شود.-بدان که علم  تعبیرعلم شریف وبزرگی است وحق تعالی این علم رابه یوسف صدیق آموخت.ابن عباس می گوید:اول چیزی ک ازنبوت که ایزد تعالی به حضرت محمد(ص)نمود این بود  که فرضت مقرب . اورادرخواب گفتی که بشارت بادتراکه حق تعالی ازجمله انبیاء تورابرگزید وخاتم الانبیاء  گردانید وچون حضرت ازخواب بیدارشد این خواب راباخدیجه (س) گفت . وخدیجه گفت :دل خوش رارکه ازاین خواب خیرواقبال یابی .   درخبرامده است که این علم معجزه یوسف (ع)بود وعلمی که معجزه پیامبران است به یقین علم شریف وبزرگی است وبعضی ازانبیاء رانبوت به خواب کرامت گشته است.. هشام ابن عروه  ازپدرخویش نقل میکندکه خواب بشارت است ازخداوند  مردم صالح راودرخبراست ازابوذرکه پیامبر فرمود:خواب مردم صالح جزئی از46جزء پیامبری است وهمین طور ازعبدالله عباس واوازسلیمان که فرمود خواب وحی است ازخدای تعالی بربنده مومن که اوراازخیروشری که به او خواهدرسیاد اگاهی دهدپیش ازآنکه خیروشربه اوبرسد.ابوذرگوید>گروهی ازیاران پیامبر پیش اوامدند غمناک وگفتند یارسول الله ... به توازآسمان وحی امدی وتوماراازکارها خبر دادی . اما عیاذبالله اگر اجل تو رافرارسد چه کسی ماراخبردهد وبی اخبارکارهای چگونه دانیم .پیامبر فرمودند ;بعدازوفات من وحی منقطع می شود ولی مبشرت منقطع نگردد . یاران عرض کردند :مبشرت چه باشد. پیامبرفرمودند :مبشرات خوابهای پسندیده بودکه انسان صالح به  ببیند ویاکسی ازبرای او به ببیند. وازسلمان مروی است که گفت :ازرسول خدا شنیدم  که بایاران خودگفت . .چون کسی ازشما خوابهای پسندیده ببیند . بایدکه خدای تعالی را سپاس بگوید وبادوستان ومومنان همی گوید ولی اگر خواب ناپسند به بیند بایدچند مرتبه بگوید .. اعوذبالله من الشیطان الرجیم .. وازشر شیطان پناه به خدا برد وآن خواب رابه هیچ کس نگوید تاازان هیچ ضرروگزندی به او نرسد ودرخبراست ازامیرالمومنین (ع) که فرمود :چون مومن خوابی ببیند باید تعبیرآن رابداند تاازخواب خوب بهره گیرد وازخواب بد حذرکند به دعا وعبادت وصدقه دادن .حالات وزمان خواب .چون طعام برمغزاثرگذارد وخواب فعلی ارافعال مغزاست پس خوردن طعام برمغزاثرمی گذارد. هرچه غذازودهضم تر باشد اندامها ومغزوروح درهنگام خواب ازامش می یبابندچنین خوابی راخواب طبیعی گویندولی اگر غذازیادو سنگین باشد اندامهاومغزارامش نداردواین خواب راغیرطبیعی گویند.دنایال گوید } خواب دراصل دوچیز است یکی آگاه کند بینندهرا ازحقیقت حال ودیگر آگاه کند ازسرانجام کارها واینها برچهارقسم است .1- خواب امر کننده2-خواب بازدارنده 3- خواب پنددهنده 4- خواب بشارت دهنده رسول خدامی فرمایدخواب برسه قسم است .یک قسم ازخدای تعالی است بشارت مومنان رادرزندگانی . قسم دوم وسوسه شیطان است که انسان رااندوهگین گرداند وقسم سوم خوابهای آشفته ومختلف .امام صادق (ع) می فرماید:خواب برسه قسم است اول . خواب محکم دوم خواب متشابهسوم احلام واضغاثوخواب اضغاث احلام راچهارگروه ازمردم می بینند.اول . کسانی که طبعشان به فساد رفته باشددوم : مستان سوم :کسانی که غذای غلیظ خورده باشندچهارم : کودکان نابالغکرمانی گوید:خواب برسه قسم است .اول . بشارت بود ازخدای عزوجل دوم . آن بودکه دیو وسوسه کندمردم راسوم . آن بودکه مردم بانفس خویش سخنی گویندکه ازهوس آن رادرخواب بینند.اماآن خواب که راست است .. فرشته ای ازفرشتگان مقرب  واوازلوح محفوظ آن رابه انسان نماید برای بشارت به جیزی که مردم کرده باشندیاخواهندکرد  یابرای ترساندن ازگناهی که کردهیاخواهندکرد  تابنده پناه ببرد به خدای عزوجل تاشرآن خواب ازوی دفع شود وخیرآن زود به او رسد.واگرکسی خوابی ببیند وفراموش کند بایدتوبه کندکه فراموش کردن خواب معصیت است .جابر گوید. خواب بردوقسم است یک قسم خواب راست ویک قسم خواب دروغ .خواب راست برسه وجه است .اول تبشیر که خدای تعالی فرشته ای راموکل کرده است تاآنچه خواهد گذشتبرسرفزند آدم ازنیک وبدبه او بنمایاند وآن فرشت راملک الرویاخوانندوچون کسی را بشارت باید رسید اندرکارهای دنیا واخرت ازپنددادن مسلمانان  وحجت گرفتن ازکافران درروزقیامت به انها می نمایاند.دوم تحذیرکه پروردگارهمان فرشته راتوفیق دها تابنده راازآن چیزها که وی راازاطاعت حق دور خواهند کردو به معصیت نزدیک برحذردارد. سوم الهام .که خداوند همان فرشته راگوید تابه بندگان بنمایاند که اطاعت بایدکردن ونیکوتی باید نمودن ازحج ونمازشب و صدقه دادن ودوری ازگناهان ومعاصی باید کردن وتوبه باید نمودن .وخواب دروغ برسه قسم است .



اول . همت بود یعنی کسی دربیداری چیزی می اندیشد ودرخواب همان اندریشه رامی بیند واین خواب رااصلی نباشد.دومعلت بودکه ازبسیاری رنج ودرد اعضا حاصل می شود یامثلاکسی می بیند که دربرف وسرما گرفتارشده وچون بیدارگردد جامه ازوی دورشده باشد وآن سرما بیش  برهنگی بود ویابه عکس مثلابه بیند درگرما به ویادرزیرآفتاب داغ است وچون بیدارشود جامه برخودپیجیده بیند ویامثلا ببیند درجائی بول همی کرد وچون بیدارشود بول بروی چیره گشته باشدوسوم خواب دیوان است یعنی خوابهای آشفته .ابن سیرین گوید. ازعجایب خواب یکی  آن است که کسی درخواب خیروراحتی ببیند ویاشروافتی وبعینه آن خیروشربه اورسد ویاممکن ا ست به فززند ویابرادرش برسدچنانکه کسی خواب دیدابوجهل مسلمان شد وآن خواب به فرزند ابوجهل رسید.برای دیدن خوابهای نیکو وپسندیده  باید باطهارت وبرپهلوی راست خوابید وبه هنگام خواب خدای تعالی رایادکرد وطعام بسیارنخورد زیرابر مغزاثرمی گذاردوسبب دیدن خوابهای آشفته می گردد وهم نباید گرسنه بود.  روایت است ازسلمان رضی الله عنه که مردی اعرابی خدمت پیامبر رسید وعرض کرد یارسول الله دوش چنین خوابی دیدم وخوابی آشفته آغازکرد روسل خدا فرمود} دیشب چه خورده بودی ؟عرض کرد خرمای پخته وبسیارخورده بودم . رسولخدافرمود . این خواب راتعبیر نیست و درست نباشد.حضرت صادق (ع) فرماید

:بسیار خوابهاست که بینندهران صعب وسهمگین نماید وتاویلش به خلاف این بود .




چنانکه غم واندوه وترس وبیم درخواب شادی وخرمی وامن وراحتبود وگریختن ازبیم پادشاهان دلیل که صاحب خواب درامان وزنهارحق تعالی بود.واندردرستی خوابها کرمانی گوید.خواب مسلمان بهتر وراست تراست ازخواب کافر وخواب دانا ازجاهل وخواب صالح ازفاسق وخواب پیزازجوان وخواب جوان ازکودک.حکایت کرده اند روزی مردی ازابن سیرین سوال کرد که به خواب دیدم که بانک نمازمی گفتم .. ابن سیرین گفت که حج کنی وهمان وقت مردی دیگر پیش وی امد وگفت بانگ نماز می گفتم ...

 ابن سیرین گفت :ترابه دزدی متهم کنند .شاگردان گفتند یااستاد .. اندریک ساعت یکی راتعبیر به حج کردی ودیگری رامتهم به دزددی درصورتی که هردوخواب یکیبود. گفت .زیرا اندرون یکی یراخیر دیدم وبران دیگری سیمای بددیدم.  اندر زمان خواب دیدن امام صادق (ع) می فرمایدکه خوابی که به روز به ببینندحکم وتاویل آن درچند روز می شود وخوابی راکه درشب به ببینند تاویل ان تاشش ماه  تایک سال وشاید تا20 سال چنانکه خواب یوسف بعد از20 سال تعبیر شد وباشد تا 40 سال چنان که خواب پیامبر(ص) درکشتن امام حسین (ع)جابرگوید.خواب شب قوی ترازخواب روز بود وخوابی که اول شب ونیمه شب به بیند درست نباشد وبهتر درست تر خوابها آ« یاست که هنگام سحرگاه ببیند به وقت صبح یابعد ازصبح .ابن سیرین گوید .


خواب اول شب تاویلش به 40 سال تمام گردد وخواب نیمه شب به 5 سال وخواب سحرگاه به 10 روز ظاهر گردد وهرچه خواب به روز نزدیکتر باشد تاثیرش زودتر ودرست تر بود.امام صادق (ع)فرماید: اگر کسی به نیتی بخوابد وبخواهدکه نیک وبد آن نیت رابدان اگردرخواب گوسفن یابره یااسب وماننداینها به بیند جمله نیک بود وعلامت آنبودکه مراد اوحاصل گرد د واگر درخواب ماروکژدم وسگ وموش ببیند بدبود واگردید دری بسته ازبهروی گشاده گردید ویاطعام شیرین یافت وازآن بخورد دلیل که مرادوی حاصل شود.ونیزتعبیرخوابها دراوقات مختلف گوناگون است مثلا اگرکسی درشب خواب ببندکه برفیل نشسته دلیل که شغل بزرگ یابد ولی اگراین خواب را درروز به بیند دلیل کندکه زن راطلاق دهاودرفصول مختلف هم تعابیرگوناگون است.گویندمردی به ابن سیرین گفت :به خواب دیدم که 70برگ ازدرختی ثمر ده به من داد ند ابن سیرین گفت 70 چوب برتوزنند ودرهمان هفته 70 چوب اورازدند ووقتی دیگرآن مرد همین خواب رادید ابن سیرین گفت :

دراین سال 70هزاردرهم به تو می رسد.مردگفت .همین خواب راپارسال دیدم .گقتی 70 چوب ترازنند وحالا این گونه تعبیر می کنی .گفت:آن هنگام وقت خزان بود که درخت ها خشک بودندوبرگهای درخت فرو ریخته وحالا بهاراست ودرختان روی به اقبال دارند وحکم همین است .پس درآن سال 70هزاردرهم سیم وی راحاصل گردید جابرگوید.

درست ترین خوابهاوقت شکفتن درختان ووقت رسیدن میوه ها بود.در پایان این بحث ازراهنمای تاریخ خواب ازخوابنامه علامه مجلسی استفاده می کنیم ان شاء الله که خوانندگان بهره مند شوند




.اول ماه ..  راست ودرست است
دوم ماه.. رست است زود تاثیرمیکن
دسوم ماه .. زود تاثیر می کند
4و5 .. بعدازیکسال تاثیرمیکند
6-7-8-9...  خوب است همان روز تاثیر می کند
دهم . دروغ است وهزگز راست نمی شود
11و12 .. بعدازیکسال تاثیر میکن
د13و14 نه خوب است ونه بد
پانزدهم ..  زود تاثیر می کند
16و17 بعد ازمدتی تاثیر می کند
18و19 بسیارخوب است زود تاثیرمیکند
20  .. تعبیر ندارد
21. دروغ است هرگزراست نخواهد شد
22 .. همان روز تاثیرمی کند

23و24 ..بسیار بداست تاثیرخیرندار
د25و26 . تاثیرندار
د27و28.ازآن خواب محروم است
29 صحیح است .. زود تاثیرمیکند

تاثیر روزهای ماه هم باحتمال این است که روزهای ماه هم بربدن تاثیراتی دارند .

.باتشکر ازحوصله شما ..

 لطفا خواندن این مقاله را به همه دوستان بدون استثنا باهرعقیده دینی توصیه فرمائید.

پایان




خطبه 18 نهج البلاغه.



خطبه 18 .

مولاعلی (ع) .

نهج البلاغه.


==


و من کلام له علیه السلام فی ذم اختلاف العلماء فی الفتیا

تَرِدُ عَلَى أَحَدِهِمُ الْقَضِیَّةُ فِی حُکْمٍ مِنَ الْأَحْکَامِ فَیَحْکُمُ فِیهَا بِرَأْیِهِ‏ ثُمَّ تَرِدُ تِلْکَ الْقَضِیَّةُ بِعَیْنِهَا عَلَى غَیْرِهِ فَیَحْکُمُ فِیهَا بِخِلَافِهِ ثُمَّ یَجْتَمِعُ الْقُضَاةُ بِذَلِکَ عِنْدَ إِمَامِهِمُ الَّذِی اسْتَقْضَاهُمْ فَیُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِیعاً وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِیُّهُمْ وَاحِدٌ وَ کِتَابُهُمْ وَاحِدٌ أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِالِاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ أَمْ کَانُوا شُرَکَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ یَقُولُوا وَ عَلَیْهِ أَنْ یَرْضَى أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ صلى الله علیه و اله عَنْ تَبْلِیغِهِ وَ أَدَائِهِ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ یَقُولُ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ قَالَ فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ ذَکَرَ أَنَّ الْکِتَابَ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِیهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً وَ إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِی غَرَائِبُهُ وَ لَا تُکْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِهِ 


خطبه 18


در نکوهش اختلاف آراء دانشمندان

نظام قضایی

قضیّه ‏ا ی را به داوری نزد فقیهی برند و او به نظر خویش فتوی دهد و حکم صادر کند، آنگاه همان قضیّه نزد فقیهی دیگر مطرح شود ولی او بر خلاف اوّلی نظر دهد، سپس قاضیان نزد امامی که آنان را به قضاوت نشانده است گرد آیند و او همه نظرات را تأیید کند.

این چه قضاوتی است خدا و پیامبر و کتابشان که یکی است، آیا خداوند فرمان اختلاف صادر کرده است که آنها اطاعت کرده ‏اند یا نهی از اختلاف نموده ولی اینان نافرمانی نموده‏اند یا خداوند سبحان دین ناقصی فرستاده و از آنان برای اتمام آن کمک خواسته است یا انبازان خدایند و به میل خود سخن می‏گویند و او می‏ بایست راضی شود یا دین کاملی فرو فرستاده ولی پیامبر در تبلیغ و بیان آن کوتاهی کرده است در حالی که خداوند می‏فرماید:

«هیچ چیزی را در کتاب فرو نگذاشته ‏ایم». و نیز فرموده:

در قرآن همه چیز بیان گردیده است.

و نیز آمده که آیات قرآن یکدیگر را تصدیق کنند و در آنها ناهماهنگی نیست که:

«اگر این کتاب از نزد غیر خدا بود، اختلاف زیادی در آن یافت می‏شد».

ظاهر قرآن زیبا و باطن آن ژرفا، شگفتی های آن تمام نشدنی، و شگرفی های آن پایان‏ ناپذیر است و تاریکی‏ ها جز بدان روشن نگردد. 







بسم الله الرّحمن الرّحیم





یا رَبَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّد



السلام علیکم یا محمد بن الحسن علیه السلام ، السلام علیکم یا صاحب عصر و زمان




احادیث پیامبر و اهل بیت علیهم السلام در مورد نماز 


معراج مؤمن 
پیامبر (ص) : 
الصلوة ، معراج المؤمن 
نماز، معراج مؤمن است .
( کشف الاسرار، ج 2، ص .676 سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسی ، ص 29 )


نماز نور مؤمن 
پیامبر (ص) : 
الصلوة نور المؤمن 
نماز نور مؤمن است .
( شهاب الاخبار، ص .50 نهج الفصاحه ، ص 396 )

نشانه ایمان 
پیامبر (ص) : 
علم الایمان الصلوة 
علامت و نشانه ایمان نمازاست .
( شهاب الاخبار، ص 59 )

نماز ستون دین 
پیامبر (ص) : 
الصلوة عماد دینکم 
نماز، پایه و ستون دین شماست .
( میزان الحکمه ، ج 5، ص 370 )

تقرب به وسیله نماز 
امام کاظم (ع) : 
افضل ما یتقرب به العبد الی الله بعد المعرفة به ، الصلوة 
بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب 
پیدا می کند، نماز است .
( تحت العقول ، ص 455 )

پرچم اسلام 
پیامبر (ص) : 
علم الاسلام الصلاة 
نماز، پرچم اسلام است .
( کنز العمال ، ج 7، ص ,279 حدیث 1887 )

نماز وسیله تقرب مؤمن 
پیامبر (ص) : 
ان الصلوة قربان المؤمن 
همانا نماز خواندن وسیله نزدیکی مؤمن به خداست .
( کنز العمال ، حدیث 18907 )

نماز و پایه های دین 
امام باقر (ع) : 
بنی الاسلام علی خمس : الصلوة و الزکوة و الصوم و الحج و الولایة 
اسلام بر روی پنج پایه بنا شده است : نماز، روزه ،زکات ، حج ، ولایت .
( کافی ، ج 2، ص 17 )

اهل بیت (ع ) و اقامه نماز 
امام حسین (ع) : 
"الذین ان مکنا هم فی الارض اقاموا الصلاة " قال : هذه فینا اهل البیت 
در تفسیر آیه "کسانی که اگر ما به آنها در زمین قدرت و حکومت دهیم ،
نماز را به پا می دارند" فرمود: این در مورد ماخاندان اهل بیت است .
( بحار الانوار، ج ,24 ص 166 )

نماز آخرین توصیه انبیاء 
امام صادق (ع) : 
احب الاعمال الی الله - عز وجل - الصلوة و هی اخر وصایا الأنبیاء
نماز، بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیتهای پیامبران الهی است .
( میزان الحکمة ، ج 5، ص 397 )

جایگاه نماز 
پیامبر (ص) : 
موضع الصلوة من الدین کموضع الرأس من الجسد
جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است .
( کنز العمال ، ج 7، حدیث 18972 )

سیمای دین 
امام علی (ع) : 
لکل شی ء وجه و وجه دینکم الصلاة 
هر چیز دارای سیماست ، سیمای دین شما نماز است .
( بحار الانوار، ج ,82 ص 227 )

وصیت امیرالمؤمنین (ع) 
امام علی (ع) : 
الله ، الله فی الصلوة ، فانها عموددینکم 
خدا را، خدا را درباره نماز، چرا که ستون دین شماست .
( نهج البلاغه ، نامه ها، ص 47 )

کلید بهشت 
پیامبر (ص) : 
الصلوة مفتاج الجنة 
نماز کلید بهشت است .
( نهج الفصاحه ، حدیث 1588 )

تداوم نماز و انتظار
پیامبر (ص) : 
لا یزال العبد فی صلوة ما انتظر الصلوة 
بنده مادام که منتظر نماز است در حال نماز است .
( نهج الفصاحه ، ص ,527 حدیث 2538 )

روشنایی چشم پیامبر (ص) 
پیامبر (ص) : 
قره عینی فی الصلاة 
روشنی چشم من در نماز است .
( نهج الفصاحه ، ص ,283 حدیث .1343 بحار الانوار، ج ,82 ص 193 )

نماز و خدمت 
امام صادق (ع) : 
ان طاعة الله خدمته فی الارض فلیس شی ء من خدمته یعدل الصلاة 
پیروی و اطاعت از پروردگار خدمت کردن به او در زمین است وهیچ چیز در
خدمت به پروردگار معادل نماز نیست .
( میزان الحکمه ، ج 5، ص 318 )

حقیقت نماز 
پیامبر (ص) : 
مثل الصلاة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمودثبتت الاطناب و الاوتاد و
الغشاء، و اذا انکسر العمود لم ینفع وتد و لا طنب و لاغشاء
مثل نماز مانند مثل ستون خیمه است ، هرگاه ستون ثابت باشد طنابها و میخها و
پرده ها ثابت و سودمند خواهند بود و هرگاه ستون بکشند و در هم فرو
ریزد ، نه میخ نافع است و نه ریسمان سودی دارد و نه پرده ای اثری خواهد
داشت .
( من لایحضره الفقیه ، ج 1، شماره 639 )

بهترین اعمال در قیامت 
امام صادق (ع) : 
ان افضل الاعمال عند الله یوم القیامة ، الصلوة 
همانا بهترین عمل در روز قیامت نزد خداوند، نماز است .
( مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 7 )

نماز، روش پیامبران 
پیامبر (ص) : 
الصلاة من شرایع الدین ، و فیها مرضاة الرب - عز و جل - فهی منهاج الانبیاء
نماز از سنتهای دین ، و مایه خشنودی پروردگار و راه و روش پیامبران است .
( جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص .22 بحار الانوار، ج ,82 ص 231 )

نماز، سفره الهی 
پیامبر (ص) : 
الا ان الصلاة مأدبة الله فی الارض قد هنأهالاهل رحمته فی کل یوم خمس مرات 
آگاه باشید نماز سفره گسترده خدا در زمین است که خداوند آن را روزی پنج 
بار برای اهل رحمتش (افراد شایسته رحمت ) گوارا نموده است .
( مستدرک الوسایل ، ج 1، ص 170 )

ماهیت نماز 
پیامبر (ص) : 
... لان الصلاة تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر وتمجید و تقدیس و قول و
دعوة 
چون نماز، تسبیح ، تهلیل ، تکبر، تمجید، تقدیس ،قول ، و دعوت به حق است .
( جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص .22 بحار الانوار، ج ,82 ص 232 )

نماز، رأس اسلام 
پیامبر (ص) : 
الصلاة رأس الاسلام 
نماز (به منزله ) رأس اسلام است .
( بحار الانوار، ج ,17 ص .127 میزان الحکمه ، ج 5، ص 367 )

آخرین سفارش رسول خدا (ص) 
امام صادق (ع) : 
علیک بالصلاة ! فان اخر مااوصی به رسول الله و حث علیه الصلاة 
بر تو باد به نماز! زیرا آخرین چیزی که رسول خدا (ص ) به آن سفارش نمود
و انسان را بر انجام آن تاکید نمود، نماز بود.
( بحار الانور، ج ,84 ص 236 )

فریاد ابلیس از نمازگزار 
امام علی (ع) : 
ان العبد اذا سجد نادی ابلیس :یا ویله اطاع و عصیت و سجد و ابیت 
وقتی که بنده ای سجده کرد، ابلیس فریاد می زند وای بر من ! او اطاعت کرد ،
ولی من معصیت کردم ، او سجده کرد و من از این عمل سرباز زدم .
( بحار الانور، ج ,82 ص 233 )

نماز، بهترین عبادت 
امام رضا (ع) : 
ان الصلواة افضل العبادة لله 
همانا، نماز، بهترین عبادت برای خداست .
( جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 50 )

نماز، نیکوترین صورت خلق 
امام رضا (ع) : 
ان الصلوة احسن صورة خلقها الله 
به درستی نماز نیکوترین صورتی است که خدا آن را خلق کرد.
( جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 50 )

سفارش اکید برای نماز 
امام علی (ع) :
فیما اوصی به امیرالمؤمنین - علیه السلام - عند وفاته : الصلوة ، الصلوة ، الصلوة 
در آن چیزی که امیرالمومنین (ع ) هنگام وفات وصیت کرد، این بود : نماز،
نماز، نماز.
( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 173 )

ارزش نماز 
امام صادق (ع) : 
اذا قام المصلی الی الصلاة ، نزلت علیه الرحمة من اعنان السماء الی اعنان 
الارض و حفت به الملائکة و ناداه ملک لو یعلم هذاالمصلی ما فی الصلاة ما
انفتل 
هنگامی که انسان به نماز ایستاد ، رحمت خدا ازآسمان بر او نازل می شود و
ملائکه اطرافش را احاطه می کنند و فرشته ای می گوید : اگراین نمازگزار ارزش 
نماز را می دانست هیچ گاه از نماز منصرف نمی شد.
( اصول کافی ، ج 3، ص 265 )

علامت عامل دین 
امام صادق (ع) : 
قال لقمان لابنه : لکل شی ء علامة یعرف بهاو یشهد علیها و ان للدین ثلاث 
علامات : العلم و الایمان و العمل به ، (الی ان قال ) وللعامل ثلاث علامات 
الصلوة و الصیام و الزکوة 
حضرت لقمان به فرزندانش فرمود : برای هر چیزی علامتی است که به وسیله 
آن علامت شناخته می شود و به او شهادت داده می شود ، به درستی که برای 
دین سه علامت است : 1- علم ، 2- ایمان ، 3- عمل به ایمان تا آنجا که 
فرمود: برای عامل به دین سه علامت است : 1-نماز، 2- روزه ، 3- زکات .
( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 183 )

باقیات صالحات 
امام صادق (ع) : 
سئلت ابا عبدالله - علیه السلام - عن الباقیات الصالحات ، فقال : هی الصلواة 
فحافظوا علیها
ادریس قمی می گوید: ازامام صادق (ع ) در مورد کارهای نیک ماندگار سؤال 
کردم ، امام فرمود : آن نماز است ، پس محافظت بر نماز کنید.
( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 172 )

برتری نماز
امام صادق (ع) : 
اما انه لیس شی ء افضل من الحج الا الصلاة 
به درستی که هیچ عملی بالاتر از حج نیست ، مگر نماز.
( وسائل الشیعه ، ج 3، ص 26 )

نماز، عطیه الهی 
امام رضا (ع) : 
الصلوة صلة الله للعبد بالرحمة 
نمازعطیه و احسانی است از طرف خداوند برای بنده ، که از راه رحمت و
عنایت بخشنده است .
( بحار الانوار، ج ,84 ص 246 )

نماز، نشانه دین 
امام علی (ع) : 
واقام الصلاة فاتها الملة 
بر پا داشتن نماز، نشانه اصلی دین است .
( نهج البلاغه ، خطبه 110 )

اولین سؤال از انسان 
پیامبر (ص) : 
اول ما یسالون عنه الصلوات الخمس 
اولین چیزی که از انسانها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است .
( کنز العال ، ج 7، حدیث 18859 )

نور نماز
پیامبر (ص) : 
الصلاة نور
نماز، روشنی است .
( میزان الحکمه ، ج ,10 ص 234 )


زیادی خواب ، سبب قلت نماز
حضرت عیسی (ع) : 
یا بنی اسرائیل لا تکثرواالاکل فانه من اکثر الاکل اکثر النوم و من اکثر النوم 
اقل الصلاة و من اقل الصلاة کتب من الغافلین 
ای بنی اسرائیل در خوردن زیاده روی نکنید ، همانا محصول زیاد خوردن بسیار
خوابیدن است و هر کس بسیار بخوابد ، نماز و عبادتش کم خواهد بود وآنگاه 
در زمره غافلان به شمار خواهد آمد.
( تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ص 38 )

تاثیر زیاد سجده کردن 
پیامبر (ص) : 
ادع الله ان یدخلنی الجنة ، فقال :اعنی بکثرة السجود
مردی به حضور پیامبر اسلام (ص ) آمد و عرض کرد: دعا کن خدامرا به 
بهشت داخل کند ، فرمود : مرا با زیادی سجده کردن همراهی کن .
( وسائل الشیعه ، ج ,30 ص 30 )

دور کعت نماز و بخشش گناهان 
امام صادق (ع) : 
من صلی رکعتین یعلم مایقول فیهما انصرف و لیس بینه و بین الله - عز وجل 
- ذنب الا غفره له 
هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید ، از نماز فارغ می شود ، در
حالی که میان او و میان خدای عزوجل گناهی نیست ، مگر اینکه خداوند
برای او می بخشاید.
( بحار الانوار، ج ,84 ص .240 اصول وافی ، ج 2، ص 100 )

وسیله سنجش 
پیامبر (ص) : 
الصلواة میزان 
نماز وسیله سنجش است .
( پرتوی از اسرار نماز، ص 80 )

نماز در سفر
امام علی (ع) : 
لایخرج فی سفر یخاف فیه علی دینه و صلاته 
درسفری که می ترسید بر دینتان و نمازتان خارج نشوید.
( بحار الانوار، ج ,10 ص .108 میزان الحکمه ، ج 4، ص 475 )

چهار نیاز شیعه 
امام کاظم (ع) : 
لاتستغنی شیعتتا عن اربع : خمرة یصلی علیها، و خاتم یتختم به و سواک یستاک 
به و سبحة من طین قبر ابی عبدالله -علیه السلام -
پیروان ما از چهار چیز بی نیاز نیستند :1- سجاده ای که بر روی آن نماز
خوانده شود .2 - انگشتری که در انگشت باشد .3 - مسواکی که با آن دندانها
را مسواک کنند .4- و تسبیحی از خاک مرقد امام حسین (ع) .
( تهذیب الاحکام ، ج 6، ص 75 )

امتحان شیعه از طریق نماز
امام صادق (ع) : 
امتحنوا شیعتنا عند ثلاث : عندمواقیت الصلاة کیف محافظتهم علیها، و عند
اسرارهم کیف حفظهم لها عند عدونا والی اموالهم کیف مواساتهم لاخوانهم فیها
شیعیان ما و پیروان ما را به سه مساله امتحان کنید :1- اهمیت به اوقات نماز،
که آیا اول وقت نماز را برپا می دارند یا خیر؟2 - حفظ اسرار، یعنی در
حفظ اسرار و مسائل محرمانه کوشا هستند یا خیر؟3 - و از حیث 
توانمندیهای مالی ، یعنی آیا در مال خود برای برادران دینی سهمی قائلند و دست 
آنها را می گیرند یا خیر؟
( خصال صدوق ، ج 1، ص 103 )

جایگاه والای نماز
امام علی (ع) : 
ما اهمنی ذب امهلت بعده حتی اصلی رکعتین ، و اسال الله العافیة 
از آن گناه پروایی ندارم که پس از آن فرصت یابم دو رکعت نماز گزارم و از
خدا عافیت و سلامتی بطلبم .
( نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص 1230 )

نماز نگهبان الهی 
امام صادق (ع) : 
ان الصلوة حجزة الله فی الارض 
همانا نماز نگهبان الهی در زمین است .
( بحار الانور، ج ,78 ص 199 )

محبوبترین اعمال 
پیامبر (ص) : 
ان احب الاعمال الی الله - عزوجل - الصلاة و البر و الجهاد
همانا ، محبوبترین اعمال در نزد خداوند : نماز، نیکی کردن و جهاد در راه 
خداست .
( وسائل الشیعه ، ج 3، ص 27 )

نماز مستحبی در خفا
پیامبر (ص) : 
صلاة الرجل تطوعا حیث لایراه الناس تعدل صلاته علی اعین الناس خمسا و
عشرین 
نماز مرد که داوطلبانه و مستحبی درجایی که مردم او را نبینند به جا آورد ،
برابر بیست و پنج نماز است که در برابرچشم مردم انجام دهد.
( نهج الفصاحه ، م ,1848 ص 391 )

عامل علو درجه 
پیامبر (ص) : 
بالصلاة یبلغ العبد الی الدرجة العلیاء لان الصلاة تسبیح و تهلیل و تحمید و
تکبیر و تمجید و تقدیس و قول و دعوة 
به وسیله نماز بنده به درجه عالی و مقام والا می رسد ، زیرا نماز تسبیح و تهلیل 
و تحمید وتکبیر و تمجید و تقدیس الهی است ، نماز قول حق و دعوت به 
سوی حق می باشد.
( بحار الانوار، ج ,82 ص .232 جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 22 )

خواب با علم 
پیامبر (ص) : 
نوم علی علم خیر من صلاة علی جهل 
خواب با علم بهتر از نماز با جهل است .
( نهج الفصاحه ، م ,3140 ص 633 )

اجر نماز، پس از مرگ 
پیامبر (ص) : 
الصلاة انس فی قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنکر و نکیر
نماز مونس (نمازگزار) در قبر، فراش نیکو در زیرش ، و پاسخ نمازگزار برای 
نکیر و منکر می باشد.
( بحار الانوار، ج ,82 ص 232 )

زاد و توشه مؤمن 
پیامبر (ص) : 
الصلاة زاد للمؤمن من الدنیا الی الاخرة 
نماز زاد و توشه مؤمن در دنیا برای آخرت می باشد.
( بحار الانوار، ج ,82 ص 232 )

عوامل رستگاری 
امام صادق (ع) : 
المنجیات : اطعام الطعام و افشاء السلام والصلاة باللیل و الناس نیام 
عوامل رستگاری : اطعام کردن ، آشکارا سلام کردن ، نمازشب خواندن در
حالی که مردم آرمیده اند.
( محاسن البرقی ، ص 387 )

موجب اجابت دعا
پیامبر (ص) : 
الصلاة اجابة للدعاء و قبول للاعما ل
نمازموجب اجابت دعا و قبولی اعمال است .
( بحار الانوار، ج ,82 ص 1 )



اشعارفارسی



هان ای شب شوم وحشت انگیز
تا چند زنی به جانم آتش ؟
یا چشم مرا ز جای برکن
 یا پرده ز روی خود فروکش
یا بازگذار تا بمیرم
 کز دیدن روزگار سیرم
 دیری ست که در زمانه ی دون
 از دیده همیشه اشکبارم
عمری به کدورت و الم رفت
 تا باقی عمر چون سپارم
 نه بخت بد مراست سامان
 و ای شب ،‌نه توراست هیچ پایان
 چندین چه کنی مرا ستیزه
 بس نیست مرا غم زمانه ؟
 دل می بری و قرار از من
 هر لحظه به یک ره و فسانه
 بس بس که شدی تو فتنه ای سخت
 سرمایه ی درد و دشمن بخت
 این قصه که می کنی تو با من
 زین خوبتر ایچ قصه ایچ نیست
خوبست ولیک باید از درد
نالان شد و زار زار بگریست
 بشکست دلم ز بی قراری
 کوتاه کن این فسانه ،‌باری
آنجا که ز شاخ گل فروریخت
 آنجا که بکوفت باد بر در
 و آنجا که بریخت آب مواج
 تابید بر او مه منور
 ای تیره شب دراز دانی
 کانجا چه نهفته بد نهانی ؟
بودست دلی ز درد خونین
 بودست رخی ز غم مکدر
 بودست بسی سر پر امید
 یاری که گرفته یار در بر
 کو آنهمه بانگ و ناله ی زار
 کو ناله ی عاشقان غمخوار ؟
در سایه ی آن درخت ها چیست
 کز دیده ی عالمی نهان است ؟
 عجز بشر است این فجایع
یا آنکه حقیقت جهان است ؟
 در سیر تو طاقتم بفرسود
 زین منظره چیست عاقبت سود ؟
 تو چیستی ای شب غم انگیز
 در جست و جوی چه کاری آخر ؟
بس وقت گذشت و تو همانطور
 استاده به شکل خوف آور
 تاریخچه ی گذشتگانی
 یا رازگشای مردگانی؟
تو اینه دار روزگاری
یا در ره عشق پرده داری ؟
 یا شدمن جان من شدستی ؟
 ای شب بنه این شگفتکاری
 بگذار مرا به حالت خویش
 با جان فسرده و دل ریش
بگذار فرو بگیرد دم خواب
 کز هر طرفی همی وزد باد
 وقتی ست خوش و زمانه خاموش
مرغ سحری کشید فریاد
 شد محو یکان یکان ستاره
 تا چند کنم به تو نظاره ؟
بگذار بخواب اندر ایم
 کز شومی گردش زمانه
 یکدم کمتر به یاد آرم
 و آزاد شوم ز هر فسانه
 بگذار که چشم ها ببندد
 کمتر به من این جهان بخندد

(نیما یوشیج)


 

ای نام تو بهترین سرآغاز

بی‌نام تو نامه کی کنم باز

ای یاد تو مونس روانم

جز نام تو نیست بر زبانم

ای کار گشای هر چه هستند

نام تو کلید هر چه بستند

ای هیچ خطی نگشته ز اول

بی‌حجت نام تو مسجل

ای هست کن اساس هستی

کوته ز درت دراز دستی

ای خطبه تو تبارک الله

فیض تو همیشه بارک الله

ای هفت عروس نه عماری

بر درگه تو به پرده داری

ای هست نه بر طریق چونی

دانای برونی و درونی

ای هرچه رمیده وارمیده

در کن فیکون تو آفریده

ای واهب عقل و باعث جان

با حکم تو هست و نیست یکسان

ای محرم عالم تحیر

عالم ز تو هم تهی و هم پر

ای تو به صفات خویش موصوف

ای نهی تو منکر امر معروف

ای امر تو را نفاذ مطلق

وز امر تو کائنات مشتق

ای مقصد همت بلندان

مقصود دل نیازمندان

ای سرمه کش بلند بینان

در باز کن درون نشینان

ای بر ورق تو درس ایام

ز آغاز رسیده تا به انجام

صاحب توئی آن دگر غلامند

سلطان توئی آن دگر کدامند

راه تو به نور لایزالی

از شرک و شریک هر دو خالی

در صنع تو کامد از عدد بیش

عاجز شده عقل علت اندیش

ترتیب جهان چنانکه بایست

کردی به مثابتی که شایست

بر ابلق صبح و ادهم شام

حکم تو زد این طویله بام

گر هفت گره به چرخ دادی

هفتاد گره بدو گشادی

خاکستری ار ز خاک سودی

صد آینه را بدان زدودی

بر هر ورقی که حرف راندی

نقش همه در دو حرف خواندی

بی‌کوه کنی ز کاف و نونی

کردی تو سپهر بیستونی

هر جا که خزینه شگرفست

قفلش به کلید این دو حرفست

حرفی به غلط رها نکردی

یک نکته درو خطا نکردی

در عالم عالم آفریدن

به زین نتوان رقم کشیدن

هر دم نه به حق دسترنجی

بخشی به من خراب گنجی

گنج تو به بذل کم نیاید

وز گنج کس این کرم نیاید

از قسمت بندگی و شاهی

دولت تو دهی بهر که خواهی

از آتش ظلم و دود مظلوم

احوال همه تراست معلوم

هم قصه نانموده دانی

هم نامه نانوشته خوانی

عقل آبله پای و کوی تاریک

وآنگاه رهی چو موی باریک

توفیق تو گر نه ره نماید

این عقده به عقل کی گشاید

عقل از در تو بصر فروزد

گر پای درون نهد بسوزد

ای عقل مرا کفایت از تو

جستن ز من و هدایت از تو

من بددل و راه بیمناکست

چون راهنما توئی چه باکست

عاجز شدم از گرانی بار

طاقت نه چگونه باشد این کار

می‌کوشم و در تنم توان نیست

کازرم تو هست باک از آن نیست

گر لطف کنی و گر کنی قهر

پیش تو یکی است نوش یا زهر

شک نیست در اینکه من اسیرم

کز لطف زیم ز قهر میرم

یا شربت لطف دار پیشم

یا قهر مکن به قهر خویشم

گر قهر سزای ماست آخر

هم لطف برای ماست آخر

تا در نقسم عنایتی هست

فتراک تو کی گذارم از دست

وآن دم که نفس به آخر آید

هم خطبه نام تو سراید

وآن لحظه که مرگ را بسیجم

هم نام تو در حنوط پیچم

چون گرد شود وجود پستم

هرجا که روم تو را پرستم

در عصمت اینچنین حصاری

شیطان رجیم کیست باری

چون حرز توام حمایل آمود

سرهنگی دیو کی کند سود

احرام گرفته‌ام به کویت

لبیک زنان به جستجویت

احرام شکن بسی است زنهار

ز احرام شکستنم نگهدار

من بیکس و رخنها نهانی

هان ای کس بیکسان تو دانی

چون نیست به جز تو دستگیرم

هست از کرم تو ناگزیرم

یک ذره ز کیمیای اخلاص

گر بر مس من زنی شوم خاص

آنجا که دهی ز لطف یک تاب

زر گردد خاک و در شود آب

من گر گهرم و گر سفالم

پیرایه توست روی مالم

از عطر تو لافد آستینم

گر عودم و گر درمنه اینم

پیش تو نه دین نه طاعت آرم

افلاس تهی شفاعت آرم

تا غرق نشد سفینه در آب

رحمت کن و دستگیر و دریاب

بردار مرا که اوفتادم

وز مرکب جهل خود پیادم

هم تو به عنایت الهی

آنجا قدمم رسان که خواهی

از ظلمت خود رهائیم ده

با نور خود آشنائیم ده

تا چند مرا ز بیم و امید

پروانه دهی به ماه و خورشید

تا کی به نیاز هر نوالم

بر شاه و شبان کنی حوالم

از خوان تو با نعیم‌تر چیست

وز حضرت تو کریمتر کیست

از خرمن خویش ده زکاتم

منویس به این و آن براتم

تا مزرعه چو من خرابی

آباد شود به خاک و آبی

خاکی ده از آستان خویشم

وابی که دغل برد ز پیشم

روزی که مرا ز من ستانی

ضایع مکن از من آنچه مانی

وآندم که مرا به من دهی باز

یک سایه ز لطف بر من انداز

آن سایه نه کز چراغ دور است

آن سایه که آن چراغ نوراست

تا با تو چو سایه نور گردم

چون نور ز سایه دور گردم

با هر که نفس برآرم اینجا

روزیش فروگذارم اینجا

درهای همه ز عهد خالیست

الا در تو که لایزالیست

هر عهد که هست در حیاتست

عهد از پس مرگ بی‌ثباتست

چون عهد تو هست جاودانی

یعنی که به مرگ و زندگانی

چندانکه قرار عهد یابم

از عهد تو روی برنتابم

بی‌یاد توام نفس نیاید

با یاد تو یاد کس نیاید

اول که نیافریده بودم

وین تعبیه‌ها ندیده بودم

کیمخت اگر از زمیم کردی

با زاز زمیم ادیم کردی

بر صورت من ز روی هستی

آرایش آفرین تو بستی

واکنون که نشانه گاه جودم

تا باز عدم شود وجودم

هرجا که نشاندیم نشستم

وآنجا که بریم زیر دستم

گردیده رهیت من در این راه

گه بر سر تخت و گه بن چاه

گر پیر بوم و گر جوانم

ره مختلف است و من همانم

از حال به حال اگر بگردم

هم بر رق اولین نوردم

بی‌جاحتم آفریدی اول

آخر نگذاریم معطل

گر مرگ رسد چرا هراسم

کان راه بتست می‌شناسم

این مرگ نه، باغ و بوستانست

کو راه سرای دوستانست

تا چند کنم ز مرگ فریاد

چون مرگ ازوست مرگ من باد

گر بنگرم آن چنان که رایست

این مرگ نه مرگ نقل جایست

از خورد گهی به خوابگاهی

وز خوابگهی به بزم شاهی

خوابی که به بزم تست راهش

گردن نکشم ز خوابگاهش

چون شوق تو هست خانه خیزم

خوش خسبم و شادمانه خیزم

گر بنده نظامی از سر درد

در نظم دعا دلیریی کرد

از بحر تو بینم ابر خیزش

گر قطره برون دهد مریزش

گر صد لغت از زبان گشاید

در هر لغتی ترا ستاید

هم در تو به صد هزار تشویر

دارد رقم هزار تقصیر

ور دم نزند چو تنگ حالان

دانی که لغت زبان لالان

گر تن حبشی سرشته تست

ور خط ختنی نبشته تست

گر هر چه نبشته‌ای بشوئی

شویم دهن از زیاده گوئی

ور باز به داورم نشانی

ای داور داوران تو دانی

زان پیش کاجل فرا رسد تنگ

و ایام عنان ستاند از چنگ

ره باز ده از ره قبولم

بر روضه تربت رسولم