مشاعره 229


مشاعره 229

تکیه برتقوی ودانش درطریقت کافریست 

راهرو گرصدهنر دارد توکل بایدش 

حافظ

=

شب زهجرتو چون آرزو درازی کرد

برآ زپرده صبح ای ستاره ی سحرم 

موید ثابتی 

=

مشهوربه عالم شده ام ازسخن خویش 

انگشت نما چو ن قلم ازدست زبانم 

ماهرگیلانی 

=

مطرباچنگ به چنگ آر وبه پاکن شوری 

سازکن بازوبزن نغمه ی شهناز امشب 

محمدجوادتربتی 

=

باخلق مکن چنان که گر فعل تورا

هم باتوعمل کنند رنجیده شوی 

اهلی  شیرازی 

=

یافتم روشندلی از گریه های نیمشب

خاطری چون صبح دارم ازصفای نیمشب

رهی معیری

=

باخیال او قناعت میکنم من کیستم 

تاوصالش دردل امیدوارم بگذرد؟

=

دی گله ای زطره اش کردم وازسرفسوس 

گفت که این سیاه کج گوش به من نمی کند

حافظ

=

گردآوری : م.الف زائر





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد