مشاعره 186


مشاعره 186

مزرع سبز فلک دیدم وداس مه نو

یادم ازکشته ی خویش آمد وهنگام درو

حافظ

=

وصل شد وهجرماند , حیف که درباغ عمر

خاربه پیری رسید , گل  به جوانی بمرد

رافعی

=

دمید  تاگل روی تو دربهارمحبت

شکفته غنچه ی شادی به شاخسارمحبت

یاور همدانی

=

تاصبا شانه  برآن سنبل خم درخم زد

آشیان دل یک سلسله رابرهم زد

فروغی بسطامی

=

دمید لاله به روز وچکید ژاله به شب

بسان طوطی لو ءلوءگرفته برمنقار

قطران تبریزی

=

رسم بدعهدی ایام چو دید ابربهار

گریه اش برسمن و سنبل ونسرین آمد

حافظ

=

دنبال آن مسافر ازضعف وناتوانی

برخیزم ونشینم  چون گرد تابه منزل

امیدی تهرانی

=

لباسی دوختم برقامت دل

زپود محنت و تارمحبت

باباطاهر

=

تاصبا شد دسته بند سنبل گلپوش او

کاراو جزعنبرافشانی  وعطاری که دید؟

خواجوی کرمانی

=

دنبال اشک افتاده ام جویم دل ازرده را

ازخون توا ن  برداشت بی نخجیر پیکان خورده را

کلیم کاشانی

=

گردآوری : م.الف زائر



نظرات 1 + ارسال نظر
biiitaaa جمعه 28 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 22:47 http://maloosak.69.mu

امیدوارم سالی که پیش رو دارین....
آغاز روزایی باشه که آرزو دارین....
پیش تا پیش عیدتون مبارکاااااا...^___^
خیلی مشتاقم به منم سر بزنید
5618

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد