مشاعره 172


مشاعره 172

دل معشوق اگر سخت چوخارانبود

دربراهل صفا عشق چه معنادارد؟

رضانوری

=

دلم گرفت واگر پس نمی دهد ندهــــــــــــــد

میانه من ومعشوق من جدائی نیســـــــــــت

واله اصفهانی

=

تادل ودیده به دریا زده ام خرسنـــــــــــــــدم

که بدست آمدی ای گوهر یکدانه مــــــــــــرا

همایون تجربه کارکرمانی

=

آنچنان زی  که جوازحادثه برباد روی

حسن معنی نگذارد که تو برباد روی

قاسم خان تبریزی

=

یاد ت نمی کنم به همه عمر زانکه یاد

آن کس کند که دلبرش ازیاد می رود 

لاادری

=

دلم می خواست بینم صورت او بی نقاب , اما

بدان صورت که دل می خواستش دیدم به خواب اما

رفیق اصفهانی

=

آن پریشانی شبهای درازو غم دل

همه درسایه گیسوی نگار َآَخر شــــــــد

حافظ

=

دلم میل لب جانانه دارد

چه خواهش ها دل دیوانه دارد

باستانی پاریزی

=

دل من ارزنی عشق  تو کوهی

چه سائی زیر کوهی ارزنی را

رودکی

=

آنچنان فرسود جان راد رد هستی  کاین زمان

باورم ناید توانم بردبارزندگــــــــــــــی

فریدون نوزاد

=

گردآوری : م. الف زائر





نظرات 1 + ارسال نظر
همطاف یلنیز شنبه 5 دی‌ماه سال 1394 ساعت 14:12 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
.
دل من ارزنی عشق تو کوهی
چه سائی زیر کوهی ارزنی را
رودکی
.
به به... این جناب رودکی هم رندی بوده ها
اینم یه رباعی از این شاعر

آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر
ترسنده ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر
دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لب تر
لب بد؟ نه، چه بد؟ عقیق، چون بد؟ چو شکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد