مولاعلی (ع) - 21....37





مولاعلی (ع)


37


اَجَلُّ الاُمراءِمَن لَم یَکُنِ الهَوی عَلَیهِ اَمیرُ.



گرانپایه ترین فرماندهان کسی است که

فرمانبر هوای نفس خود نمی باشد.


The greatest  commander is the one

who does not obey his passions.


انکس که بود جماعتی راسرور

بایدکه برون کند هوس ها ازسر

آنست گرانپایه ترین فرمانده

کاونیست زدیو نفس خود فرمانبر

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م. الف  زائر


==


مولاعلی(ع)


36


اِتَّقوُامَعاصیَ الخَلَواتِ فَاِن الشاهِدَعَلَیکُم هُوَالحاکِمُ .



ازگناه درخلوت نیزبپرهیزید چون آن که شاهد


شماست درباره شما داوری خواهد کرد.



Avoid committing sins in privacy for he

who is your witness will judge you.


پرهیزکن ازننگ معاصی ای مرد


درخلوت نیزگرد این ننگ مگرد


کانجای هم آنکه باتو وناظرتست


درحق تونیز داوری خواهد کرد.


=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت .


=


گردآوری : م.ا لف زائر


==


==

مولاعلی (ع)


35


اِتّقُوادَعوهَ المَظلوُمِ فَاِنَّهُ یَساَلُ اللهَ حَقّهُ وَاللهُ سُبحانَهُ

اَکرَمُ مِن اَن یُساَلَ حَقّاََالااَجابَ .


ازدعای مظلوم بپرهیزید چون او ازخداوند حق خودرامی

خواهدوخداوند تعالی بزرگتر ازآن است که مستحقی

ازاو حق خودرابخواهد واو ندهد.


Beware of an oppressed person's  prayer  for he

asks God what he deserves and God is greater

than  to refuse  a deserving man his right.


پرهیزکن ازدعای مظلوم فکار

کاوخواهد خواست حق خویش از دادار

ایزدهم ازآن بزرگتر می باشد

کاوحق ندهد به آن که باشد حق دار

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م .الف زائر



==


==

مولاعلی(ع)


34


اِتعِظوابِمَن کانَ قَبلَکُم قَبلَ اَن یَتّعِظَ بِکُم مَن کانَ بَعدَکُم.


ازسرنوشت کسی که پیش از شما بوده پندگیرید


قبل ازآنکه کسی بعد ازشماازسرنوشت شما پندگیرد.



Take a lesson  from he fate of those who have


come   before you lest  people  will take lesson


from your fate after you.


پیش ازتو اگر کسی فتادست به بند


زین واقعه پندگیر وبیهوده مخنـــــــــد


ورنه تو به بند افتی وبعد ازتـــــــــــو


ازواقعه تو دیگری گیرد پنـــــــــــــــــد.


=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت


=


گردآور ی: م.الف زائر




==

مولاعلی (ع)


33



اَتعَبُ النّاسِ قَلبَاََمَن عَلَت هِمتُهُ وَکَثُرَت مُرُوتُهُ وَقَلّت ثَروَتُهُ .


دل غمین ترازهمه کسی است که همتش بلند

ومردانگی اش بسیارو دستش تهی باشد.


The most  grieved man is the one who is

courageous , generous and impoverished .


آنجای که بدبختی وبداقبالی است

بیش ازهمه کسی بدحالی است

کاوصاحب عمتی وعزمی عالی است

جودوکرمش فزون ودستش خالی است .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر





==


مولاعلی (ع)



32


اَبخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ عَلی نَفسِه بِمالِه وَسَمَحَ بِه لِوارثِهِ .



بخیل ترین مردم کسی است که ازمال خویش به



خود بخل ورزد وبوارث خودبخشش کند.



The most avaricious man is he


who does not take advantage of his property


and leaves it to his heir.



آن ازهمه کس تنگ نظرتر افتاد


کاو بررخ خودباب سعادت نگشاد


ازثروت خویش هیچ خودبهره نبرد


وآن راهمه بهر وارث خویش نهاد


=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت

=


گردآوری : م. الف  زائر



==


=


مولاعلی (ع)


31


اِذاجَنَیتَ فَاعتذِر اِذاجُنیِ عَلَیکَ فَاغفِر.


چون بدی کردی عذربخواه وچون برتوبدکردند ببخش .


When  you wrong someone apologize; when

a wrong is done to you forgive.


دوری زبدی کن وبه نیکی میکوش

چون آب بروی آتش کینه مجوش

باکس چو بدی کنی ازاو عذربخواه

ورباتوکسی بدی کند چشم بپوش .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

گردآوری : م.الف زائر




==



مولاعلی(ع)


30


اِذابَلَغَ الّلَئیم فَوقَ مِقدارِه تَنَکّرَت اَحوالُهُ .


وقتی که پست نهاد به مقامی بلند ترازقدر

خودرسد احوالش دیگرگون گردد.


When  a mean man reaches  a position

greater than his capacity ,he changes

his behavior.


گردد چومقام سفله ازحد افزون

خدوبینی اورود زاندازه بــــــرون

چون پست نهاد پایه ای یافت بلند

رسم وره اونیز شود دیگرگون

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م. الف زائر





==

مولاعلی (ع)


29


اِذاَقبَلَتِ الدُنیاعَلی اَحَدِِاَعارَتهُ مَحاسِنَ غَیرِِه وَاِذااَدبَرَت


عَنهُ َسَلَبَتهُ مَحاسِنَ نَفسِه .



وقتی که دنیا به کسی رومی کندنیکوئی های غیرراهم


باو عاریه می دهد وهنگامی که ازاو برمی گردد


نیکوئی های خودش رانیزاو اومی گیرد.



When a man becomes  prosperous, virtues


of others will be  attributed  to


him ; but when  in hard circumstance


  his own virtue will be denied.




اقبال چو باکسی مدد فرماید


عیبش همه درچشم هنربنماید


وانگاه که روز گارازوبرگردد


هرحسنکه دارد بنظرعیب آید.



=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت


=


گردآوری: م. الف زائر



==


مولاعلی(ع)


28



اِذااَطعَمتَ فَاَشبِع .



اگر گرسنه ای راغذامی دهی سیرش کن .



When you  feed a hungry man feed him  up.


کاری چوکنی بسود هر خسته زار


مپسند که ناتمام ماند آن کار


خواهی چوگرسنه راطعامی بدهی

سیرش کن وبازنیمه سیرش مگذار


=

ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت


=

گردآوری: م. الف زائر




==


==

مولاعلی(ع)


27


اَخوُکَ مَن واساکَ فِی الشِدّهِ.


برادرتوکسی است که درسختی تورایاری کند.


He who helps you in need ; is your brother indeed.


چون ازتوبرادرتو بیزارشود


هرچندکه یارتست زاغیارشود


آنست برادرتوکاندرسختی


برتوبرادرانه غمخــــــــــوارشود.


=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت


=




==


مولاعلی(ع)


26


اَحمَقُ النّاسِ مَن ظَنَّ اِنَّهُ اَعقَلُ النّاس .


بی خردترازهمه کسی است که خودراخردمند ترازهمه پندارد.


Most foolish man is one who considers 


himself as wisest.


آن کس که به خود غره بود کوروکراست


زین روی زعیب خویشتن بی خبراست


آن کزهمه خودراشمرد عاقل تر


نیک ارنگری و ازهمه  بی عقل تراست


=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت


=


م. الف  زائر





==


مولاعلی( ع) 


25



اَحمَدُمِنَ البَلاغَهِ الصُّمتُ حینَ لایَنبَغَیِ الکَلام.


       هنگامی که  سخن گفتن سزاوارنیست


     خاموشی بهترین سخن است.


When speaking is inopportune ;  silence


is  better  than eloquance.


آنجا که صلاح کاردر دم زدن است

خاموش مباش تازبان دردهن است

وآنجاکه دم ازسخن فروباید بست

خاموشی محض بهترازهرسخن است

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م. الف زائر


==


==

مولاعلی(ع)


24


اَحَقُّ النّاسِ بِالرحمَهِ عالِمُ یَجری عَلیهِ حُکمُ جاهِلِِ


وَکَریمُ یَستولی عَلَیهِ لَئیمُ وبِرُیُسلّطُ عَلَیهِ فاجِرُ.




سزاوارترین مردم به رحمت دانائیاست که بفرمان نادانی باشد

وکریمی است که گرفتارلئیمی شود وپرهیزگاری است که

دجار نابکاری گردد.


Those who deserve most mercy are a wise man

subordinated to a fool , a generous man dominated by a

miser , a virtuous man subjugated  to a libertine.



دانی چه کسی زحق خودمحروم است


عالم که به حکم جاهلی محکوم است


عادل که به چنگ ظالمی مغلوب است


زاهدکه به ظلم فاسقی مظلوم است .


=


ترجمه شعری وانگیسی


ابوالقاسم حالت


=


گردآوری : م. الف زائر




==

مولاعلی(ع)


23


اِحفَظ رَاسِکَ مِن عَثرَهِ لِسانِکَ .


مگذارلغزش زبان سرترابرباددهد.


Do not let your tongue error cause your


head to be lost.


بیجابه سخن هرکه زبان رابگشاد


ای بس که به یک سخن زهستی افتاد


هرگز سخن ای دوست نسنجیده  مگوی


مگذارزبان دهد سرت رابرباد


=

ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت

=


گردآوری: م. الف زائر



==


مولاعلی(ع)


22


اُحصُدِالشَّرِمِن صَدرِغَیرِکَ بِقلعِهِ مِن صَدرِک .


بابرکندن بدی ازسینه خودبدی راازسینه دیگری برکن .


Uproot malevolence  from otner's hears  by expelling


it from your own.


ازجنگ وستیزاگرتوجوئی پرهیز

خودخصم توهم بگذردازجنگ وستیز

باکندن بیخ کینه ازسینه خویش

ازسینه غیرکینه رابیرون ریز

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف  زائر


==

مولاعلی (ع)

21


اَحسِن کَماتُحِبُّ اَن یُحسنَ اِلَیکَ وَلاتَظلِم کَماتُحِبُّ اَن لاتُظلَم.


نیکوئی کن چنانکه دوست داری باتو نیکوئی کنند

وستم روا مدارچانکه دوست داری باتو ستم ننمایند.



Do good to people as you wish them to do good to


you ; and do not oppress them as you don't


like to be oppressed.


آنسان که زخلق داری امید کرم


باخلق خدای درکرم کوش توهم


خواهی که ندارند ستم برتو روا


خودنیزروامدارباخلق ستم



=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت




=


گردآوری : م.الف زائر



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد