تبریک نوروز ... وبلاگ گفتگو

 

نظرات 2 + ارسال نظر
امیر دوشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 14:44



شاعری که دعایش مستجاب شد .

م – ا – زائر

گاهگاه دیده ویا شنیده می شود که عده ای ازنویسندگان باحالت یاس وناامیدیمطالبی رامی نویسند و می گویند .
خوب گفتن این حرفها چه فایده ای دارد. چرابنویسیم .

برای که بنویسیم .

چه بنویسیم . کجابنویسیم . و بعد هم نتیجه این که قلم رابشکنیم وکناربگذاریم وبقول معروف ببوسیم ودرطاقجه بگذاریم . این مطلب برگی ناگفته ازتاریخ ایران است
که معجزه قلم رانشان می دهد .

ابتداشعری رااززنده یاد عشقی می آورم که جنبه ای افسانه ای دارد. . بعد مطلب دانشی معدوم درزمان نمایشات مجلس و مخالف وموافق را وبعد هم شعرمحمود ثنائی ( شهر آشوب ) را ....که به واقعیت پیو.ست .وبرای اولین بار درج می شود
وقبلا درهیچ نشریه ای منتشر نشده است .

تاثیر سخن

میرزاده عشقی

شنیدم نویسنده ای درقدیم

نویسنده پاک رای وحکیم

گزیده یکی چامه انشا نمود

شه عصر ازآن نامه رسوا نمود

گرفت آن هجانامه آنسان رواج

که شه رادرون شد بسربیم تاج

بفرمود کان نامه هاسوختند

لب آن نویسنده رادوختند

برشه بسی نامه آتش زدند

بدش آتش قهر آبش زدند

قضارادرآن دم یکی تند با د

بدامان شه . مشتی آتش نهاد

شدازآن بلا . راه رفتن گرفت

ولیکن یکی میخش دامن گرفت

مرآن شاه رامیخ برتخت دوخت

نگهداشت تاآنکه برتخت سوخت

سراپرده وتخت شه هرچه بود

گرفت آتش وزور آتش فزود

به ده ثانیه یکسر آن بارگاه

بیفتاد درچنگ آتش چو شاه

بفگر شه آنگه نبد هیچ کس

تمامی به فکرخوداز پیش وپس

کس ازخویش برشه نپرداختی

درآندم کسی شاه نشناختی

برمردم آن روز سخت وسیاه

همه گونه بد فکر جز فکر شاه

زبانه کشان آتش ازقول شاه

چنین زان نویسنده بد عذ رخواه

که گرنامه های تو افروختم

بجبرانش این بس که خود سوختم

اگر دوختم من لبانت به سیخ

کنون دوختم جان خودرابه میخ

نویسنده برهرکه آهش گرفت

شه اربود برتخت آتش گرفت . غلامحسین دانشی، نماینده آبادان در نطق پیش از دستور خود در مجلس و در پاسخ به سخنان

پزشکپور گفت: «ایران پذیرای فاشیسم نیست و به طور یقین حزب رستاخیز ملت ایران، خاری است در دیده بیگانه و استعمار و قدر مسلم، این سنگر خوش آیند بیگانگان و استعمارگران نیست».

این نماینده روحانی گفت: «آقای پزشکپور، رادیو لندن از شما تعریف و تمجید کرده است و دستگاه سخن پراکنی‌ بی بی سی‌ شما را سخنرانی قوی و پرقدرت و آشنا به فن تبلیغات خوانده است. آیامی‌دانید که چرا رادیو لندن از شما سخن گفته است؟

برای این‌که شما آلت دست کسانی که پیش از ۲۸ مرداد می‌خواستند ایران را به بیگانه تحویل دهندو با کمونیست‌ها و توده‌ای‌ها نرد دوستی و محبت می‌انداخته‌اند شده‌اید. همان‌هایی که به فرمایششاهنشاه، به سلامتی پیشه‌وری و استالین باده می‌نوشیدند.همان‌هایی که به حریم مقدس روحانیت

تاختند و مجتهد مسلمی چون مرحوم آیت‌الله کاشانی را خانه‌نشین کردند و تصاویری زشت و زننده ار آن مرجع تقلید در روزنامه‌های دست نشانده خود می کشیدند».نویسنده: امیردوشنبه 8 فروردین1390 ساعت: 13:40وحالا شعر مرحوم محمود ثنائی ( شهر آشوب ) که پس از14 سال جنبه واقعیت پیداکرد.

دکتر سرفراز همان دکتر محمود سرفراز رئیس آموزش وپر.ورش آبادان درابتدای انقلاب است .

آن غلام شمر بی دانش زآبادان رسید

مژده ای د کتر که ازشهر عرب مهمان رسید

ذکراو زرق وریا وفکر اوفسق وفجور

شد ملک زین خانه بیرون تا زد ر شیطان رسید

گاه ازاهواز فریاد خلا یق شد بلند

گاه برگوش ملائک داد آبادان رسید

کاردین بنگر که شد دجال بروی پیشوا

کاردانش بین که بردست چنین نادان رسید

(سرفرازا) مرتضی راگو که ای شیرخدا

همتی ملک خلافت برکف عثمان رسید

گردلیل علم مرعمامه باشد باعبا

مسند دین می توان گفتش به بادمجان رسید

ای دریغا تاکه شاعر گشته این مر د جهول

کارشعروشاعری برلیفه تنبان رسید

قلب من زین بوالفضول طرفه خون شد تامگر

ازجفای وی چه ها برمردم زندان رسید

شهر آبادان ازاوگردد خراب اندرخراب

آن رسد بروی که بر معموره از طوفان رسید

(سرفرازا) تادهن این شیخ ازهم بازکرد

برمشام اهل معنی بوی الرحمن رسید

حجه الاسلام اگر درکسوت آجان بود

زوبه اسلام آن رود کز رشوت آجان رسید

تاکنون گربندگی بهر خدامی کردمی

تاکه دیدم روی اورانوبت عصیان رسید

بارالها اززمین بردار این اعجوبه را

ورنه بردا د دل خلق خدا نتوان رسید.

26 دی ماه 1343 شمسی

غلامحسین دانشی در 8 بهمن 1357 به وسیله مجاهدین انقلاب اسلامی اعدام انقلابی شد.

گفتگو جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:58 http://easa.blogfa.com

یک تور ماه‌گیری ساخته‌ام
امشب می‌خواهم ماه را شکار کنم
آن را دور سرم چرخ خواهم داد
و قرص بزرگ ماه را خواهم گرفت .
فردا نگاهی به آسمان بکن ،
اگر ماه در آن ندیدی
بدان که آخر سر شکارش کردم
و انداختمش توی تور .
اما اگر ماه هم‌چنان می‌درخشید
یک ذره پایین‌تر را نگاه کن
و مرا ببین که با ستاره‌ای
در تور ماه‌گیری‌ام در آسمان پرواز می‌کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد