مشاعره 202


مشاعره 202


مستمع صاحب سخن رابرسرکارآورد
غنچه نشکفته بلبل رابه گفتار آورد
صائب تبریزی
=
دوسه روزی که "رفیق " ازسرکویت رفتست
آنچنان رفته زبام توکه پنداری نیست
رفیق اصفهانی
=
تاگذدارما فتد برنوگلی
چون صباافتان وخیزان آمدیم
مهرداداوستا
=
مستم ودرعالم مستی زهستی می گریزم
باده رانازم که ازهستی به مستی می  گریزم
مشفق کاشانی
=
مست وآسیمه سرازخانه برون آمد وهیچ
رحم برحال دل عاشق دیوانه نکرد
عبدالله الفت
=
دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
امشب نظربه روی تو ازخواب خوشتر است
سعدی
=
تاگرفتاربدان طره طرار شدم
به دوصد قافله دل قا فله سالارشدم
عارف قزوینی 
=
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
ز ان رو سپرده اند به مستی زمام ما
حافظ
=
آن دلستان که دیده ی مهر آشنا نداشت
می رفت ودیدمش که نظرسوی مانداشت
محمد ادیب طوسی
=
تاگره ازکارمردم می توان آسان گشود
پس کج اندیشان چرا این کارکمتر می کنند
محمود بهروزی
=

گردآوری : م .الف زائر



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد