مشاعره 126
شاه شمشاد قد ان خسرو شیرین دهنان
که به مؤگان شکند قلب همه صف شکنان
حافظ
=
نرگس ازچشم تو دم زد بردهانش زد صبا
رنج دندان دارد می خورد آب ازقلم
ناشناس
=
مراخیال خوشی صبحدم به سوی توبرد
به لاله زاروگلستان درآرزوی تو برد
دکترمحمود افشار
=
دشمن به راه دوست مراخسته خواسته
پای امید من همه بشکسته خواسته
مخبر
=
هرانکه نغمه خواهش برآید ازسازش
صدای ریختن آبروست آوازش
بیدل دهلوی
=
شاه نشین چشم من تکیه گه خیال توست
جای دعاست شاه من بی تومباد جای تو
حافظ
=
ورق گردانی عمر زلیخا نامه ای دارد
کهانجام محبت خوش تر ازآغازمی گردد
صائب
=
دشمن دشمن نما رادوست دارم دشمنم
باکسی کو دشمنی ورزد به نام دوستی
بصیر
=
یک صبحدم به صحن گلستان گذشته ای
شبنم هنوز بررخ گل آب می زند
واقف خلخالی
=
دشمن زندگی است موی سپیـــــــــــــد
روی دشمن سیاه بایدکــــــــــــــرد
لاادری
=
گردآوری: م.الف زائر
سلام سلام
.
دشمن زندگی است موی سپیـــــــــــــد
روی دشمن سیاه بایدکــــــــــــــرد
.
یه دلیل دندان شکن، برای رنگ موی ما خانم ها