مولاعلی (ع) - 199
اَلمَوَدَهُ اَقرَبُ رَحِمِ .
دوستی نزدیکترین خویشاوندی است .
Friendship is the closest kinship.
آن کس که بدوستی بود بی مانند
ازخویش تو, به , که باتودارد پیوند
بیگانه دلش چو بادلت نزدیک است
خوداوست چو نزدیکترین خویشاوند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 198
اَلمَنعُ الجَمیل اَحسَنُ مِنَ الوَعدِالطویل .
نومیدکردن کسی به خوشروئی بهتر ازوعده دور ودرازدادن است .
To disappoint someone with a smiling face is
better than giving him a promise which won't
be fulfilled very soon.
چون سوی توآورد کسی روی نیاز
یک عمر درانتظارمگذارش باز
بارویخوش ارکنند کس رانومید
به زانکه دهند وعده دور ودراز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 197
اَلمَکرُبِمَن ائتَمنّکَ کُفرُُ.
مکروخدعه درحق کسی که به توایمان دارد کفراست .
Deceiving one who has confidence in you, is infidelity.
درحق رفیق هرکه وجدان دارد
تن درندهد به خدعه , تاجان دارد
کفراست اگر خیانت وخدعه کنی
درکارکسی که برتو ایمان دارد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولا علی (ع) - 196
اَلمَطامِعُ تُذِلَّ الرّجالَ , اَلموتُ اَهونُ مِن ذُلّ ِالسّوالِ .
طمع مردان راذلیل سازد وسختی مرگ ازذلت خواهش وسوال کمتر است .
Covetousness debases men. Death is less
painful than beggary.
باآزوطمع گرآشنائی نکنی
رخساره زغصه کهربائی نکنی
چون سختی مرگ ازگدائی بهتر
آن به که بمیری وگدائی نکنی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 195
اَلمُستشیرُمُتَحصّنُ مِن السِقطِ ؛ اَلمُستَبِدّ مُتَهّورِ فی اَلغلَطِ.
کسی که درکاربادیگری مشورت می کند ازلغزش وسقوط
مصون است وکسی که استبداد رای دارد بی پروا
پیش می رود و به خبط و خطامی افتد.
whoever consults the experienced
is guarded against errors ;whoever
does not is liable to make blunders .
گرشور کنی به کارها بادگری
رفتارتو ازخطاست پیوسته بری
وززانکه زخیرمشورت درگذری
درچاه ضلالت افتی ازبی بصری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 194
اَلمَزاحُ یُورِثُ الضَغائِن .
شوخی دشمنی می آورد.
Joking may cause enmity.
در شوخی وخنده بارفیقان ای یار
هرگز ره اعتدال ازکف مگذار
هرچندکه دوستانه شوخی باشد
ازحد چوگذشت دشمنی آرد بار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 193
اَلمُرُوهَ اِسمُُ جامِعُ لِسائِرِالفَضائِلِ وَالمَحاسِن .
رادمردی نامی است که شامل همه صفت های نیکوست .
Generosity is a word meaning all good traits.
آن راکه صفاورادمری نیروست
هرملک دلی مسخر همت اوست
نامی است بزرگ رادمردی ای دوست
کان شامل جمله صفت های نکوست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 192
اَلمَرءُ عَدوّ لِما جُهِلَ .
مردباآنچه نمی داند دشمن است .
Man is opposed to what hedoes not know.
ازعلم وهنر هرانچه من دارم دوست
چون درنگرم که دیگری دشمن اوست
افسرده نمی شوم, ازآنروی که مرد
باهرچه که بی خبر ازآنست عدوست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گرد آوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 191
اَلمُحِسنُ مُعانُ وَالمَسئیُ مَهانَ .
اَلعَقلُ شِفاءُ وَ ا لحُمقُ شِقاء .
نیکوکارمدد یافته وبدکارخواراست , خرددرمان
درد وبی خردی بدبختی ست .
Good man is helpful; bad man is
disparaged . Wisdom is a
remedy,foolishness is a bane.
خواری کشد آنکه دربدی دست برد
یابد مدد آن که راه نیکی سپرد
بدبختی وبیکسی بود بی خردی
درمان بسی دردبود هوش وخرد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 190
اَلمُحِسنُ حَیُّ وَاِن نُقِلَ اِلی مَنازِلُ الاَموات .
نیکوکارزنده است اگرچه درمیان مردگان رخت کشید ه باشد.
The benevolent man is alive even if he is
shifted to the house of the dead.
هرکس که چوابردست او بخشنده است
چون برق برویش آنچه بینی خنده است
مردی که شود شهره به نیکوکاری
گردرصف مردگان درآید زنده است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 189
اَلمُتَعَبِدُ بِغَیرِعِلمِ کَحِمارَهِ الطّاحونَه تَدورُوَلاتَبرَحُ مِن مَکانِها .
کسی که ازروی دانش پرستش نکندخرآسیاراماند
که همواره می گردد ولی ازجای خود پیش نمی رود.
One who worships without knowledge is like a mill's
donkey who is always wandering without any progress.
بی علم اگر کسی پرستد یزدان
همچون خرآسیا بود سرگردان
آخربهمان جاست که اول بوده ست
هرچند به راه خود مدام است روان
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 188
اَلمالُ یَنقُصُ بِالنّفَقَهِ وَالعِلمُ یَزکو عَلیَ الاِنفاق .
مال ازبخشیدن کاهش پذیرد وعلم ازپخش شدن فزونی گیرد.
Wealth decreases by expenditure, knowlege
increases by dissemination.
گرفرق میان علم بامال نهی
شایدکه زقید مال دنیا برهی
ازمال توکم شود چو انفاق کنی
علم تو قزون شود چو تعلیم دهی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 187
اَللّسانُ سَبُعُ ؛ اِن اَطلقتَهُ عَقَرُ.
زبان , مانند درنده ای است که اگر رهایش کنی ترابگزد.
The tongue is a savage berast; it will bits
you if you let it free.
تیغی است زبان که ازمیان می بردت
جزرنج وزیان ببر نمی اوردت
مانند درنده ای است کزبند دهن
بیجا چوشود رها . بجا می درت
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گرداوری : م. الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 186
اَلّلجاجُ عُنوانُ المَطلَب .
لجاجت سرآغازتباهکاری است
Obstinacy is the beginning of evil doing.
درمذهب عاقل ازمناهی است لجاج
میدان فسادراسپاهی است لجاج
شیرازه دفتر تباهی است لجاج
عنوان کتاب روسیاهی است لجاج
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 185
اَلکیّسُ مَن کانَ یَومُهُ خَیراََمِن اَمسِهِ .
هوشیارکسی است که امروزش ازدیروز بهتر باشد
Vigilant is he who gains more from
today than he did from yesterday.
گرپیرخرد شود نبرد آموزت
سازد به نبرد زندگی پیروزت
تاعقل بود راهبر دلسوزت
امروز توخوشتر است ازدیروزت
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م .الف زائر