مولاعلی (ع) - 123....143





مولاعلی (ع)- 143


اَلصحّهُ اَفضَلُ النِعَم.


تندرستی بالاترین نعمت است


A healthful body  is the best affluence.


آن کس متنعم است کاو بهره وراست

ازگنج سلامت  که به ازگنج زراست

آن گنج گران که تندرستی باشد

ازهرگنجی دراین جهان خوبتر است

-

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

-

گردآوری: م.الف زائر



مولاعلی (ع) - 142


اَلصبرُیُنازِلُ الحَدثانِ , السّخاءُ زَین الانسانِ

اَلوفاءُ سَجیّهُ الکِرام ,  اَلغَدرُشیمَهُ اللِّئام .


صبروشکیبائی باحادثات می ستیزد .دادودهش

زیور آدمی است . وفاعادت برزگان

ومکرودغلی رسم دونان است .



Patience  combats mishaps : liberalty 

adornes man , Faithfulness characterize

the generous ; deceitfulness the mean.


صبراست که کوه رادرآرد ازپا

دادودهش است  زیوری بس زیبا

اخلاص ووفاست راه مردان بزرگ

مکرودغلی است رسم دونان دغا

=

ترجمه شعری وانگلییسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر



مولاعلی (ع)-141


اَلصّادِقُ مُکَرّمُ جَلیلُ , اَلکاذِبُ مُهانُ ذَلیلُ .


راستگو عزیزو جلیل و دروغگوخواروذلیل است .


The truthful  is respectable ; the  liar contemptible.


صدق است وصفا آیتی ازخلق جمیل

کذب است وریا نشانی ازروح علیل

پیش همه راستگو عزیزاست وجلیل

وانکس که دروعگوست خواراست وذلیل

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر


==

مولاعلی (ع) - 140


اَلشّریرُ لایَظُنُّ بِاحدِِخَیراََلِانّهُ لایَراهُ بِطَبعِ نَفسِهِ .


شریرهیچ کس رانیکوکارنمی پنداردزیرادرطبیعت خود نیکی  نمی بیند.


The wicked  does not se any good in any one '  because

there is no good in himself.


آن بدگهری که دربدی مشهوراست

وان بدسیری که درنظرمنفوراست

درهیچ کسی گمان نیکی نبرد

زیراکه به طبع خود زنیکی دوراست

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : . م .الف  زائر



==

مولاعلی(ع) - 139


اَلشَرَفُ بِالهُمَمِ العالیِه , لا بِالرُمَمِ البالیِهِ .


فخروبزرگی , به کارهای بزرگ است نه به استخوان پوسیده نیاکان .


Nobility comes from great deeds ; not from

the rotten bones of the ancestors.


درپیش کسان به فضل  اجداد مناز

درنزد جهان زمایه غیرمباز

نام پدران رفته رافخر مساز

چون سگ پی استخوان پوسیده متاز

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر

==

مولاعلی (ع) - 138



اَلشّجاعَهُ عِزّحاضِر؛اَلجُبنُ ذُلُ ظاهِر.


شجاعت وبی باکی عزتی است نمایان


وجبن وترس ذلتی است عیان .


Bravery  is an evident honor ; cowardice

an actual dishonor.


نازکدل وبی جگر علیل است علیل

پرجرات و شیردل جلیل است جلیل

هرکس که شجاعست عزیزاست عزیز

هرکس که جبون است ذلیل است ذلیل .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف  رائر

=

مولاعلی (ع) - 137


اَلرّاضی عَن نَفسِه مَستورُعَنهُ عَیبُهُ وَلَوعَرَفَ فَضلُ غَیرهُ

لَسانَهُ مابِهِ النّقصَ وَالخُسران .


عیب خود پسندازچشم او پوشیده است

واگر فضل وهنر دیگری رابشناسد به زیان

وکاستی خود پی می برد.


The selfish  can not  see the vice of his own

and the  virtue of others ; to recognize

others' virtue is to acknowledge  one's own vice.


تادرتو بود زخودپسندی اثری

البته به عیب خودنداری نظری

آن روزکه پی بری بکنه هنری

باشدکه زعیب خود بیابی خبری

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر



==


مولاعلی (ع)- 136


اَلدّهرُیُومانِ , یَومُ لَکَ وَیَومُ عَلَیکَ ؛ فَاِذاکانَ لَکَ

فَلاتَبطُروَاِذاکَانَ عَلیکَ فَاصطَبِر.


دنیادوروز است یک روز موافق ویک روز مخالف  میل

است , روزی که موافق است مغرور مشو وروزی

که مخالف است صبرکن .


Life is one day , your wish  and one day

against it ; when it is to your wish  , do not

be proud ; and when against it , be patient.


دنیاست دوروز دوره بازی او

روزی بتو پشت می کند. روزی رو

چون روی کند بجاه خود غره مشو

چون پشت کند زجان خود دست مشو

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر



==

مولاعلی (ع) - 135


اَلدّولَهُ کَماتُقبِلُ تُدبِر؛ اَلدّنیاکَماتَجُبُرتَکسِر.


بخت همانطورکه روی می آورد پشت میکند ودنیا

همچنانکه شکسته ای رادرست می کند

درست رادرهم می شکند.


Fortune may  turn back to you  as easily

as it favors you; and  the world breaks

as it has made.


بخت توچنانکه باتوروکردنخست

یک روزرسد که روی گردان ازتست


دنیاست که هردرست رامی شکند


آنگونه که هرشکسته راکرده درست

=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت


=


گردآوری: م.الف زائر


==


مولاعلی (ع) - 134


اَلدّنیاسَمّ اَکلَهُ مَن لایَعرِفُهُ .


دنیامانند زهراست وکسی آن رامی خورد که نمی داند چیست .


The world is like a poison that one

takes it unknowingly.


دوران حیات سربسر شور وشراست

عیشش چوعزاونفع آن چون ضرراست

دنیاست براستی یکی کاسه زهر

کان راخوردآن کسی کزان بی خبراست

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر

==

مولاعلی(ع)- 133


اَلدّاعی بلاعَمَل کَالقَوسِ بِلاوَتر.


کسی که پنددهد وخودعمل نکند کمان  بی زه راماند.


One who gives advice  and does not

practise it himself is like a bow without string.


آن کس که عمل به پند خود نتواند

بیهوده چرا سخن زنیکی راند

مردی که دهدپندوعمل خود نکند

گویی به کمان بی زهی می ماند

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر


==


مولاعلی (ع) - 132


اَلخَرَسُ خَیرُمِنَ الکِذبِ .


گنگی بهتر ازدروغگوئی است .


ِDumbness  is better than telling lies.


گرازسخن راست زیانی زاید


به کزسخن دروغ سودی آید


گنگی که ربان پی سخن نگشاید


به زانکه زبان رابه دروغ آلاید


=


ترجمه شعری   وانگلیسی


ابوالقاسم حالت

=


گردآوری: م.الف زائر


==


مولاعلی (ع) - 131


اَلخائِفُ لاعَیشَ لَهُ .


کسی که خائف وترسنده است زندگی خوشی ندارد.


There is  no happy life for a coward.


مردی علم شهامت افراختن است

بی ترس به راه زندگی  تاختن است

تاوحشت باختن بود دردل تو

بردتو به نزد زندگی باختن است

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

==


مولاعلی (ع) - 130


اَلحُمق داءُلایُداوی وَمَرَضُ لایَبری .


حماقت دردی است که مداوا نشود ومرضی است که شفانیابد.


Stupidity  is an incurable  disease.


تابرلب احمق ازتعب جان نرسد

ازوی بتوجز زیان وخسران نرسد

هردرددرین جهان دوائی دارد

جز دردحماقت که به درمان نرسد

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م .الف زائر




=


مولاعلی (ع) - 129


اَلحِکمَهُ شَجَرَهُ تَنبُتُ فیِ القُلوبِ وَتُثمَرُعَلی اللِسانِ .


دانش وبینش مانند درختی است  که از

دل می روید واززبان میوه می دهد.


Knowledge and wisdom  are like a tree which

grows  in the heart and bears its fruits 

through  the tongue.


کس درره کسب علم تاپاننهد

ازوادی جهل  هرچه کوشد نرهد

دانش به مثل درخت پربرگ وبری است

کزدل رسته است ووز زبان میوه دهد.

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر


==

مولاعلی (ع) - 128


اَلحَقُّ سَیفُ لایَنبوُ.



حق شمشیری است که کند نمی شود.


Rightfulness is like a word  which will never blunt.


خصم تو اگر که رستم دستان است

تاحق باتست دفع او آسان است

حق است جو تیغی که نمی گردد کند

یعنی که همیشه تیغ حق بران است

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر





==

مولاعلی (ع) - 127


اَلحَقُّ اَنهَجُ سَبیل ,اَلعِلمُ خَیرُدَلیلِ .


حق , راست ترین راه , وعلم بهترین راهنماست .


Truth is the straightest path ; and 


knowledge the best guide.


ازراه صواب اگر که راه توجداست


هرراه که می روی . همان راه خطاست


اندر ره حق که بهترین راه بود


باعلم برو که بهترین راهنماست


=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت

=


گردآوری: م.الف زائر


==


مولاعلی (ع) - 126


اَلحَسَدَ یُذیبُ الجَسَد.


حسدتن رامی گدازد .


Jealousy corrodes the body.


جانازحسد بترس کاین خصلت شوم

پیوسته تراکند زشادی محروم

هرلحظه گدازد ازحسد جسم حسود

گرسخت جو آهن است وگرنرم چو موم

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م  .الف زائر


==

مولاعلی (ع) - 125


اَلحِدّهُ ضَربُ مِنَ الجِنونُ لِانّ صاحبَها یَندَمُ , فَاِن

لَم یَندَم فَجُنونِهِ مُستَحکَم .


خشم وتندخوئی بخشی ازدیوانگی است  زیراتندخوی

زود پشیمان می شود واگر نشود دیوانگی اش ثابت باشد.


Hot-temper  is like a part of madness for an

angry  man my soon recover and , if

not,  he proves his madness.


آن مرد که تندی اش زحد افزون است

دیوانه صفت زحال خود بیرون است

زانتندی اگر گذشت عاقل باشد

وردرنگذشت همچنان مجنون است

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر

==

مولاعلی(ع) - 124


اَلحازِمُ یَقظان , اَلغافِلُ وَسنان .


دوراندیش بیداروغافل خواب آلوده است .


The prudent person is awake; he negligent dornant.


آن راکه بصیرت  وتامل بیش است

آسان سپرد رهی که اندرپیش است

خوال آلوده است هرکه غفلت زده است

بیداردل است هرکه دور اندیش است

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

==

مولاعلی (ع) - 123


اَلحازِمُ لایُوخّرُعَمَلَ یَومِهِ اِلی غَدِهِ.


دور اندیش کارامروز خودرابه فردا نیفکند.


The prudent  does not  leave his work

for  tomorrow.


برگیر زپای خسته حالی خواری

بردارزدوش ناتوانی باری

گرزانکه تراست دیده بیداری

زامروز منه برای فردا کاری

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد