آخرین مرجع قبل ازظهور .. نقل به خلاصه ....


یادداشتی از رسول جعفریان؛


آیت الله خویی آخرین مرجع پیش از ظهور

یک نویسنده، سالها پیش از انقلاب نوشت، حوزه علمیه از علائم آخر الزمان و آیت الله خویی آخرین مرجع


پیش از ظهور است. مروری داریم بر مطالب و دیدگاه های وی.


به گزارش شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) رسول جعفریان در یادداشتی که در سایت خبرآنلاین منتشر شده، می نویسد:  مرحوم محمد شریف رازی (1301 ـ 1379ش) نویسنده کتاب «آثار الحجه»، «گنجینه دانشمندان» و «اختران فروزان ری و تهران» از چهر‌ه‌های قابل اعتنای در حوزه علمیه قم بود که سهم اولی و اساسی را در نگارش تاریخچه حوزه از تأسیس تا حوالی انقلاب داشت. وی تاریخنگاری سنتی و در عین حال تا اندازه ای آشنا با روشهای جدید بود که می‌دانست چه چیزهایی را باید ثبت کند.

به عبارت دیگر حس تاریخی او به ویژه در امر شرح حال نویسی قوی است. کتاب آثار الحجه او اثری کم مانند در تاریخ حوزه علمیه قم است که هرچه زمان بگذرد، اهمیت آن بیشتر آشکار خواهد شد.

اثر دایرة المعارفی او با عنوان گنجینه دانشمندان که در نه مجلد به چاپ رسیده، حاوی اطلاعات دست اول فراوانی است. وی علمای بلاد را بر حسب بلاد و شهرها تقسیم و شرح حال آنان را آورده است. این اثر که مع الاسف در چاپ بدشانس بود، اثری بسیار مهم است و باید هرچه زودتر با همت خانواده ایشان که هنوز تصاویر و اسناد را در اختیار دارند و همت مرکزی از مراکز موجود در حوزه علمیه قم بازچاپ شود. ایشان در مقدمه جلد نهم (چاپ 1370) گنجینه که ظاهرا آخرین مجلد است، از حملاتی که به وی صورت گرفته اظهار گلایه کرده و از دو اثر دیگر خود با عنوان معجم القبور و وفیات الاعلام هم که چاپ نشده یاد کرده است. آثار دیگری هم در ترجمه و متون دینی دارد که در شرح حال وی آورده‌اند.

اما نکته‌ای که در اینجا قصد بیانش را دارم، باوری است که این مرد بزرگ در باره مرجعیت آیت الله خویی داشت. وی ایشان را آخرین مرجع تقلید پیش از ظهور حضرت ولی عصر (ع) معرفی می‌کرد و در این باره اصرار داشت. نامبرده دست کم در دو مورد در کتاب گنجینه دانشمندان ازآن بزرگمرد یاد کرده و همین باور خود را به صراحت آورده است.

باز نخست، در مجلد دوم این کتاب ذیل شرح حال آیت الله خویی از پدرش با نام حاج سید علی اکبر موسوی خویی یاد کرده و می‌نویسد:

نگارنده گوید: جاى او اکنون خالیست که به بیند معظم له امروز زعیم على الاطلاق شیعه در عراق و بسیارى از کشورهاى عربى و غیره شیعه جهانست وصیت و صوتش جهانى را متوجه بوى ساخته است. و اینجانب در 1362 قمرى که براى تحصیل مشرف بودم بنجف در بحبوحه ریاست و مرجعیت تامه و عامه مرحوم آیت اللّه اصفهانى رحمة اللّه علیه که هنوز آنجناب اسمى نداشت و جز عده‏اى از فضلاء و علماء وی را چندان نمی‌شناختند و من اسم او را نشنیده بودم. شبى در عالم رؤیا خدمت یکى از معصومین علیهم السّلام مشرف شده و از علائم‏ ظهور حضرت ولى عصر ـ أرواحنا له الفداء ـ سؤال کردم. جواب‏هایى دادند که از آنها این بود «حاج سید ابو القاسم خوئى» یکى از مبشرات فرج است. خلاصه در روز آن از صاحب این اسم استفسار کرده گفتند یکى از مدرّسین نجف است، ولى اکنون در مسافرت می‌باشد. من در حرم حضرت امیر ـ علیه السّلام رزقنا اللّه زیارته و شفاعته ـ مشرف شده، عرض کردم: آقا جان! اگر این خواب صحیح و مکاشفه صادقه است، وقتى من این آقا را ملاقات کنم که در حرم مطهر حضور شما باشد، و براى احدى این خواب را نگفتم تا بعد از دو ماه تقریبا که یک روز صبح حال خوشى داشتم در حرم. دیدم سیدى در مقابل من ایستاده، برخاستم و نزدیک وى رفتم و سلام کردم و گفتم: آقاى حاج سید ابو القاسم خوئى شمائید؟

فرمودند: مقصود! گفتم: بفرمائید شمائید؟ گفتند: آرى منم پس جریان را عرض کردم و اضافه نمودم که من براى شما سه بشارت دارم 1- شما حاجى هستید و حج شما قبول شده (در صورتی که نمی‌دانستم این آقا حج رفته و یا نه) 2- شما سیّد هستید. 3- آن جناب از مبشرات فرج و ظهور مولاى ما حضرت صاحب الزمان روحى فداه می‌باشد. و الحمد للّه که از دنیا نرفته آن جناب را یکى از نواب عامّ و مراجع بنام دام ظلّه على رؤس الانام دیدم و انتظار دارم نمیرم و به بینم که معظم له پرچم شیعه را بدست گرفته و با منتظرین و انصار آنحضرت باستقبال حضرت می‌شتابد. ایشان همین مطلب را چنان که خواهد آمد سالها پیش از آن در آثار الحجه هم نوشته بوده است.

هشت سال پس از این نوشته، وقتی مقدمات انقلاب اسلامی فراهم شد و انقلاب فرا رسید، ایشان بار دیگر این مطلب را یادآور شد و چنین نوشت:

... و بدانید که آن فقط و فقط در انحصار فرج و ظهور و انقلاب جهانى حضرت مهدى (عجل الله فرجه الشریف) است؛ زیرا خداى جهان چنین مقدّر فرموده و به پیامبران سلف و پیامبر بزرگوار ما وعده فرموده (و انّه لا یخلف المیعاد.) و تمام امامان معصوم (ع) هم آن روز را وعده داده و امر به انتظار رسیدن آن روز نموده‏ اند.

لکلّ اناس دولة یرغبونها
و دولتنا فی آخر الدهر تظهر

دلخوشى این حقیر سراپا تقصیر در این نهضت و انقلاب، به این است که متصل به فرج و آخرین انقلاب توحیدى جهانى ولىّ عصر ـ روحى له الفداء ـ است، زیرا آن طور که اهل نظر از اخبار و الهامات غیبى و مکاشفات رحمانى و پیشگوئى‏هاى بزرگان استنباط و اکتشاف کرده‏ ا ند؛ یکى از علائم و مبشّرات بر چیده شدن سلطنت دو هزار و پانصد ساله ایران و برقرارى جمهورى اسلام است و دیگر مرجعیّت و زعامت آیت‌الله العظمى آقاى حاج سید ابوالقاسم خویى ـ مدّ ظله العالى الى ان یقوم الحجّه ان شاء الله ـ چنانچه در حدود 27 سال قبل در آثار الحجّه نوشتم؛ و در حدود هشت سال قبل هم در جلد دوم گنجینه دانشمندان تکرار نمودم‏.

فاش می‌ گویم وز گفته خود دلشادم
بنده حقم و از هر دو جهان آزادم
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی 
آن شبی را که مرا مژده بداد استادم
که ابوالقاسم خویی است ز آیات فرج
پس به عشاق مر این تازه بشارت دادم

و دیگر شروع جنگ از ماه صفر تا ماه صفر که از صفر سال 1398 قمرى شروع شد تا ماه صفر سال 1399ق که دولت بختیار سقوط و دولت موقت اسلامى اعلان گردید؛
و دیگر وجود بعضى از کسانی که از علائم و محتوم است چون سفیانى و حسنى.

[گنجینه دانشمندان: 8/ 407 – 408]



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد