تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف (ط)
=
طاس لغزنده است ای دل آز تو
مبتلائی گر شود دمساز تـــــو
پروین
=
طاعت بی علم نه طاعت بود
طاعت بی علم چو باد صباست
ناصر خسرو
=
طلب کردم زدانائی یکی پند
مراگفتاکه بانادان مپیوند
سعدی
=
طاعت خود زچشم خلق بپوش
زان مکن باد ودرفزونی کوش
اوحدی
=
طعام افزون مخور ناگاه وناساز
که آن افزون ترابی شک خورد باز
شیخ عطار
=
گردآوری : م.الف زائر
تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف (ض)
=
ضعیفان رامنه بردل گزندی
که درمانی به روز زورمندی
سعدی
=
ضرب دشمن اگرچه باضرراست
زدن دوست جانگدازتراست
مکتبی
=
ضیافتی که درآنجا توانگران باشند
شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
صائب
=
ضایع مکن این دم اردلت شیدانیست
کاین باقی عمررابها پیدانیست
خیام
=
ضرورت است که نیکی کند کسی که شناخت
که نیکی وبدی ازخلق داستان مانــــــــــد
سعدی
=
گردآوری : م.الف زائر
تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف (ص)
=
صدخانه اگر به طاعت آبادکنی
زان به نبودکه خاطری شادکنی
سنائی
=
صبربرقسمت خداکردن
به که حاجت به ناسزابردن
سعدی
=
صبرکردن جان تسبیحات تست
صبرکن کانست تسبیح درست
مولوی
=
صدرحمت ایزدی بران مرد
کزکیسه خود بود جوانمرد
امیر خسرو دهلوی
=
صفت پیش روان ره عقل
آز راپشت سراند اختن است
پروین
=
گردآوری : م.الف زائر
تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف (ش)
=
شاخ که بی میوه بود ناخوش است
مطبخیان را مدد آتش است
نظامی
=
شاه را ازرعیت است اسباب
عین دریازجوی یابد آب
سنائی
=
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد
رونق بازازآفتاب نکاهد
سعدی
=
شب وروز ابلقی شد تند زنهاز
بدین ابلق عنان خویش مسپار
مولوی
=
شدآن که اهل نظربرکناره می رفتند
هزارگونه سخن دردهان ولب خاموش
حافظ
=
گردآوری : م.الف زائر
تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف (س)
=
سبکبارمردم سبکتر روند
حق این است صاحبدلان بشنوند
سعدی
=
سپهراین باغ بس کرده است یغما
من امروزم بدین خواری تو فردا
پروین
=
ستیزه بجائی رساند سخن
که ویران کند خاند ان کهن
فردوسی
=
سخن سربه مهردوست بدوست
حیف باشد به ترجمان گفتن
سعدی
=
سخاوت کن که هرکس کاو سخی بود
روانبودکه گویم دوزخی بود
شیخ عطار
=
گردآوری : م.الف زائر