مشاعره 265


مشاعره 265

بادآمد وبوی عنبر آورد

بادام شکوفه برسرآورد

سعدی

=

دربیابان گربه شوق کعبه خواهی زدقدم

سرزنشها گرکند خارمغیلان غ م مخور

حافظ

=

رنج خودخواستن وراحت یاران جستن

فکرانجام من ودرس نخستین من است

محمدعلی نا صح

=

توچنگ فزونی زدی برجهان

گذشتندبرتوبسی  همرهان

فردوسی

=

نقل هرجورکه ازخلق کریمت کردند

قول  صاحب غر ضان است تو آنها نکنی

حافظ

=

یک عمر درون خویش تکرارشدم

درگوشه ای ازخودم تلنبار شدم

جلیل صفربیگی

=

مگرخواهد گشادن  باغ شاخ ارغوان راخون

که نرگس تشت زر بردست وگلبن نیشتردارد

سلمان ساوجی

=

درپای توتازلف چلیپای توافتاد

بس دل که از این سلسله درپای تو افتاد

فروغی بسطامی

=

درپراکندگی البته پریشانی بود

کردجمعیت مادفع پریشانی ما

احمد نیکونژاد (فاضل )

=

آن که پیوند به تارسرز لف تو گرفت

بگسلد ازهمه پیوند چه بیگانه چه خویش

علی اکبرجباری ( بیدل )

=

گردآوری : م.الف زائر




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد