مولاعلی ع - 144 - 165


مولاعلی (ع) - 165

اَلعَقلُ غَریزَهُ تَزیدُ بِالعِلم وَالتّجارِب.

خردغریزه ای است که ازدانش وآزمایش تقویت شود.

Sagacity is an instinct which develops by

knowledge and experience.

باتجربه وعلم چو مقرون گردد

نیروی خرد کامل وموزون گردد

انوارجراغ عالم افروز خرد

ازدانش وآزمایش افزون گردد

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر


·

مولا علی ( ع) - 164

اَلعَقلُ صَدیقُ مَقطوعُ, اَلهوی عَدّوُ مَتبوع.

عقل دوستی است که ازوگسسته وهوای نفس , دشمنی

است که بدو پیوسته شده است .

We desert wisdom which is our friend

but follow just which is our enemy.

آیدبدی ازدشمن و خوبی ازدوست

زین روی بدیده ان بداست این نیکوست

عقل است چو دوستی کزاو بی زاریم

نفس است چو دشمنی که دل پیرو اوست

=

ترجمه شعری وانگلییسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر

=


مولاعلی (ع) - 163

اَلعَقل زَینُ , وَالحُمقُ شَینُ ؛

اَلحَزمُ بِضاعهُ , اَلتّوانی اِضاعَه .

خردزیوری است وبی خردی عیب است . دوراندیبشی

سرمایه سوداست وسهل انگاری مایه آسیب .

Wisdom is an adornment ; foolishness is a

blemish . Prudence is an asset ; negligence causes

damage.

هوش وخرداست هردور ازیور وزیب

بی هوشی وحمق مردعیبی است عجیب

دوراندیشی است مایه صدها سود

سهل انگاری است پایه هرآسیب

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر


مولاعلی (ع )- 162

اَلعَفوُ زَینُ القُدرَه .

عفو زیور قدرت است .

Condescension embellishes power.

باناخن جور هردلی رامخراش

بادست ستم نمک به هرزخم مپاش

چون عفو بقدرت تو زیور بخشد

باقدرت انتقام بی عفو مباش

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر




مولاعلی (ع) - 161

 

اَلعِفَهُ تُضعِفُ الشّهَوه .

 

پاکدامنی  شهوت راکم می کند.

 

Chastity  decreases the passions .

 

درراه تمایلات حیوانی ما

سدی است قوی صفات انسانی ما

هرچند فزودپاکدامانی ما

شدکاسته شهوت وهوسرانی ما

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآ وری: م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 160

اَلعزُّالموجود فی خِدمهِ الخالِق فَمَن طَلَبهُ

فی خِدمَهِ المَخلوقِ لَم یَجِدهُ .

عزت وسرافرازی دربندگی خداوند است

وهرکه دربندگی خداعزت جوید به آن رسد.

 

There is honor  in subjugatio, to God 

but it can never be found  in subjungation to people.

 

گرسروری وعزت جاویدان است

دربندگی و پرستش یزدان است

دربندگی خلق خداعزت نیست

بیچارگی وزبونی وخسران است

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر



 ==


مولاعلی (ع) - 159

 

اَلعَدلُ قَوامُ الّرعیّهِ .

 

عدل پشتیبان رعیت است .

 

Justice is the mainstay of a nation.

 

ظلم است که پیکر بلاراجان است

عدل است که کاخ امن رابنیان است

ازدور زمان غم پریشانی ینیست

آن جامعه راکه عدل  پیشتبان است

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری . م .الف زائر

 

==

مولاعلی (ع) - 158

 

اَلعَجَلَهُ مَذمومَهُ فی کُلّ اَمر الّافیمایَدفَعُ الشّر.

 

عجله درهمه کارها مذموم است مگر درآنچه دفع شر می کند.

 

 

Haste is bad in every  instance;  except 

 

in warding  off evil.

 

 

رهرو چو کند فزون زانداره شتاب

 

بس زود زخستگی فتد درتب وتاب

 

اندرهمه جاشتاب وتعجیل بداست

 

جزدرپی دفع فته و رفع عذاب

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 ==

مولاعلی (ع)- 157

 

اَلعَبدُ حُّرما قَنَع , اَلحُّر عَبدُ ماطَمَع .

 

بنده تاقناعت می ورزد ازاده است وازاده تاطمع دارد بنده است.

 

A slave is free as long as he is content ; a freeman

is a slave  as long as he is covetous.

 

ای بس که قناعت آورد خاطر شاد

وی بس که طمع دهد شرف رابرباد

بنده است چو ازاده اگرساخت به کم

ازاده چو بنده است اگرخواست زیاد

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گرد آوری . م .الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 156

 

اَلعالِمُ یَنظُُرُبِقَلبِهِ وَ خاطِرِه .

اَلجاهِلُ یَنظُرُبِعَینِهِ وَناظِرِه .

 

دانا بادیده دل وجان می بیند نادان بچشم ظاهر می نگرد.

 

The wise man sees with the eyes of his

heart ; the foolish  with the eyes on his face.

 

عاقل چو به باغ زندگی بنشیند

ازهرنظری هزارها گل چیند

جاهل همه رابچشم  ظاهر نگرد

عالم همه جا بچشم باطن بیند

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف  زائر

 

 ==

 

مولاعلی(ع)-  155

 

 

اَلعالِمُ یَعرِفُ الجاهِلَ لِانّهُ کانَ قَبلَ

جاهِلاََ , الجاهِلُ لایَعرِفُالعالِمَ لِانّهُ

لَم یَکُن مِن قَبلِ عالِماََ.

 

دانا نادان رامی شناسد چون خودپیش ازآن نادان

بوده ولی نادان دانا رانمی شناسد زیراپیش

ازآن دانا نبوده است .

 

A learned man knows  an ignorant man well for he has

 

been ignorant  before; but  the ignorant man can not

 

know the learned man for he has

 

not been learned before.

 

 

عالم نبود زحال جاهل غافل

زآنروی که بوده پیش ازآن خود جاهل

نادان نشود زحال دانا آگاه

چون آن دانش نگشته اوراحاصل

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف  زائر



 ==


مولاعلی (ع)- 154

 

اَلمُعلِّم وَالمُتعلِّم شریکانِ فِی الاَجر.

 

معلم وشاگرد هردودراجر ومزدشریکند.

 


Teacher and student are rewarded mutually.

 

یایادبگیر چون کسی درس بداد

 

یادرس بده به هرکه گیرد زتو یاد

 

چون بهره اوستادوشاگردیکی است

 

یاباش چو شاگردویاچون استاد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

==

 ==


مولا علی (ع) - 153

 

اَلعادَهُ طَبعَ ثانِ .

 

عادت طبیعت ثانوی است .

 

 

Habit is like a second  nature.

 

برعادت بدبه که نگردی پابست

کاسان نتوان زقید هرعادت رست

عادت همچون طبیعت ثانوی است

دامی است که آسان نتوان ازآن جست .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری:  م.الف زائر

 

 ==


مولاعلی (ع) - 152

 

اَلطّمانینَهُ اِلی کُلّ اَحدِِقَبلَ اِلاختیارمِن قُصورِالعَقل .

 

اطمینان به کسی پیش ازآزمایش اوازکوتاهی عقل است .

 

To trust  any man before trying him reveals 

shortness of wisdom.

 

خواهی که نگویند به کس راز تو باز

آن رازمکن به پیش هرکس ابراز

زان پیش که امتحان کنی  یاری را

ازبی خبری است گربدوگوئی راز

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری :  م. الف زائر

 

==

مولاعلی (ع) - 151

 

اَلعاقِلُ یَعتَمَدُ عَلی عَمَلِه وَالجاهِلُ یَعتَمِدُ عَلی اَمَلِه .

 

عاقل به عمل خود اعتماد دارد وجاهل به آرزوی خود.

 

The wise  man rlies upon his deeds ; the

ignorant on his dreams

 

درکارخود ای رفیق اهمال  مکن

اهمال به کارخودچو جهال مکن

بیعقل مباش ودل به آمال منه

عاقل شو تکیه جز به اعمال مکن

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف. زائر

.

==

مولاعلی (ع) - 150

 

اَلعالِمُ یَطلِبُ الکَمال ,اَلجاهِلُ یَطلِبُ المال .

 

دانا کمال می جوید ونادان مال .

 

The wise seeks perfection ; the food  wealth

عاشق به دعا وصال می خواهد وبس 

سلطان زخدا جلال می خواهد وبس

عاقل به جهان کمال می خواهد وبس

جاهل به زمان مال میخواهد وبس

=

ترجمه شعر ی وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر



==

 


 

مولاعلی (ع) = 149

 

اَلعالِمُ مَن عَرَفَ اَن مایَعلمُ فی جَنبِ ما لَم یَعلَم قَلیل .

 

داناکسی است که بداند آنچه مید اند به آنچه نمی داند کم است .

 

The learned is he who knows that

what he knows is insignificant to what

he does not know.

 

فرخنده کسی که علم رادارد دوست

وندرپی علم روزوشب  درتک وپوست

دانا به حقیقت آن بود کاو داند

نادانی او فزون زدانائی اوست

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف  زائر

 

==


حضرت علی (ع) - 148


اَلعالِمُ حَیُُ وَاِن کانَ مَیّتاََ ,اَلجاهِلُ مَیّتُ وَاِن کانَ حَیّاََ.


دانا زنده است اگرچه مرده باشد و نادان

مرده است اگر چه زنده باشد.


The learned is alive even after his

death; the ignorant  is dead

when he is alive.


هرباخرد ی که پی به دانش برد ه

ازچشمه خضر, اب حیوان خورده

ناد ان مرده است اگر چه باشد زنده

دانا زنده است اگر چه باشد مرده

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر


==


مولاعلی (ع) - 147


اَلصّمتُ یُکسیکَ ثَوبَ الوِقارِ وَیَکفیکَ مُونَهُ الِاعتِذار.


خاموشی , تراجامه  وقارپوشاند وازعذرخواهی برهاند .


Silence  adorns you with the robe of  gravity

and saves  you from excuse.


آنجاست که فهم هاست ازفهم توبیش

خاموشی محض اگرکنی پیشه خویش

صدباربه ازآنکه خطائی گوئی

وانگاه بیاوری دوصدعذربه پیش .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر


==



مولاعلی (ع) - 146


اَلصُّمتُ روضَهُ الفِکر.


خاموشی باغ اندیشه است.


Silence is the garden  of thinking.


ازباغ خرد که پرزگلهای نکوست

بایدگل اندیشه فروچید ای دوست

هرگاه شود مردخردمند خموش

خاموشی اوچو باغ اندیشه اوست

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری: م.الف زائر



مولاعلی(ع) - 145


اَلصّدقُ نِجاح ,الکِذبُ فِضاحُ .

اَلمُصیبُ واجِد,اَلمُخطی فاقِد.


راستگوئی رهائی می بخشد ودروغگوئی رسوائی

می آورد , آن که درستگاراست  چیزی می یابد

وآنکه خطاکاراست چیزی گم می کند.


Truthfulness saves you ; falsehood 

dis graces you.Benefactor gains; malefactor loses.


آن مردکه راستگوست ازبند رهاست

وانکس که دروغگوست آخر رسواست

چیزی بکف آردآنکه پوید ره راست

چیزی دهد ازکف  آنکه درراه خطاست

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف  زائر

==

مولاعلی (ع) - 144


اَلصّدقُ دَواءُ مُنجِح.


راستی داروی نجات بخش است .


Truthfulness is a curative  medicine.


آنکس که به راه راستی شد پابند

باشد دلش آسوده وجانش خرسند

داروی نجات بخش می باشد صدق

یعنی که ترادهد رهائی زگزند

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گرآوری: م.الف زائر


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد