مشاعره 130
کاردلم زغم به تپیدن رسیده است
این نیم قطره خون به چکیدن رسیده است
فایض خواسناری
=
تومرد صحبت دل نیستی چه میدانی
که سربه جیب کشیدن چه عالمی دارد
صائب
=
دیگردلم هوای سرودن نمی کند
تنهابهانه دل ما درگلو شکست
قیصرامین پور
=
تووخارمغیلان , ز اهد اوطی منزل ها
من وراه خرابات وطواف کعبه دلها
طفرکرمانی
=
آمدبهاروگل به چمن هست وکس ندید
یک برگ سبزدرهمه شاخسارمن
دولت ابادی اصفهانی
=
نرگست درطاق ابرو ازچه خفته بی خبر
زانکه جای خواب مستان گوشه محراب نیست
خواجوی کرمانی
=
تووطوبی و, ما وهمت یــــــــــــــــــــــــار
فکر هرکس به قدرهمت اوست
حافظ
=
توونازوسرگرانی , من وشور ومهربانی
تووعشوه نهائی , من وعشق دلپسندت
حسین حسینی
=
توراآن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لشکر نمی ارزد
حافظ
=
دگران خوشگل یک عضو وتوسرتاپاخوب
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
شهریار
=
گردآوری : م.الف ز ائر