مشاعره 127
دشمنم کشت به فرموده تو
دیگر ای دوست چه می فرمائی؟
میلی ترک
=
یک عمر تاکه شهره به روشن دلی شوی
شو چون ستاره سحری هم رکاب صبح
صابرهمدانی
=
حاجتی نیست به توصیف پریشانی ما
خود حدیثی است عیان بی سروسامانی ما
محمدعلمی
=
آمد بهارجان ها , ای شاخ تربه رقص آ
چون یوسف اندرآمد , مصروشکربه رقص آ
مولوی
=
آمد بهارو دامن یاری نداشتم
چون شاخه بریده بهاری نداشتم
سرشک خراسانی
=
مراددل زتماشای باغ عالم چیست
به دست مرد م چشم ازرخ تو گل چیدن
حافظ
=
نرگس بیمار تو گشته پرستارمن
تاچه کند این طبیب بادل بیمارمن
فروغی بسطامی
=
نرگس باغ نظرچون توئی ای چشم وچراغ
سرچرابرمن دلخسته گران می داری
حافظ
=
یک عمر درون خویش تکرارشدم
درگوشه ای ازخودم تلمبارشدم
جلیل صفربیگی
=
مرادرخانه سروی هست کاندرسایه قدش
فراق ازسروبستانی وشمشاد چمن د ارم
حافظ
=
گردآوری : م .الف زائر