ترجمه خاطرات کاشف الغطاء


انتشار ترجمه خاطرات علامه کاشف الغطاء

کتاب بند بندِ سرگذشتم خاطرات علامه محمد حسین کاشف الغطاء با ترجمه و توضیح و باز پژوهی استاد علی شمس در 448 صفحه در قطع رقعی به تعداد 1500 نسخهدر اختیار علاقه مندان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران قرار گرفته است.

این کتاب ترجمه خاطرات علامه کاشف الغطاء است که هم زمان با برگزاری بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب در تهران ، نخستین بار در اختیار علاقه مندان فارسی زبان قرار گرفت. استاد علی شمس در باره دلایل ترجمه این اثر به زبان فارسی می نویسد:

دفتر خاطرات علامه شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء را بدین منظور ترجمه کردیم که شمه‌ای از حال‌وهوای پیشین را در آن بجوییم. می‌خواستیم گوشه‌هایی از اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران، عراق و اطرافشان را در مقطع میان مشروطه و کودتای 28مرداد، این بار از نگاه یک مجتهدِ مصلحِ آگاه از سیاست و غمخوار امت بنگریم که در خیلی از رویدادها شاهد عینی یا دخیل و بلکه میدان‌دار بوده است.

مرحوم آیةالله علامه شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء نویسنده‌ی این خاطرات و برادر فقیه وی آیةالله حاج‌شیخ‌أحمد (مرجع تقلید صاحب‌نام)، هردو اهل نجف، شاگرد، حامی و دستیار خاص آیةالله‌العظمی سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی و همچنین وصی شرعی و قانونی و لاجَرَم محرم اسرار آن زعیم عظیم بوده‌اند.

متن عربی دست‌نویس این دفتر، پنجاه‌وچند سال پس از رحلت نویسنده‌اش یعنی همین دوسه سال پیش در نجف به تحقیق و چاپ مزین شد. قصه‌ی روزگارش اگرچه پرغصه و سرگذشتش اگرچه پر مصیبت و حزن است اما لابه‌لای خاطرات تلخش حال‌وهوای دلچسبی دیده می‌شود:

در این دفتر می‌خوانیم که طلبه‌ی عرب نجفی ناگهان در شهر خود نجف، کانون دانش و میعادگاه دانشوران، به فراست می‌فهمد باید فارسی بیاموزد تا بتواند عالم و مجتهد شود. چراکه بیشتر طلبه‌های فاضل، اساتید، علما، فقها و حکمای بزرگ نجف ایرانی بوده‌اند و تقریبا تمام درس‌ها را به فارسی می‌گفته‌اند و در مباحثه‌های جان‌دار و نکته‌آموزشان فارسی حرف می‌زده‌اند و کوتاه سخن آنکه زبان علم آن روزگار فارسی بوده است.

و می‌خوانیم که هشتادوپنج سال پیش، چندصد نفر از علمای برجسته‌ی دنیای اسلام، شب میلاد پیامبر اعظم (ص) در مراسم افتتاح کنفرانس قدس با سی‌هزار نفر از اهالی بیت‌المقدس، نمازشان را به همان طلبه‌ی نجفی اقتدا کردند که حالا دیگر یک مجتهد علامه بود و بعد پای منبرش نشستند که او سخن از یکدلی و اتحاد مسلمین بگوید و از فردا تمام اعضای کنفرانس، نمازهای پنج‌ وقتشان را به همین آقا اقتدا ‌کردند و یکی دو روز بعد نیز علمای گردآمده در همایش از علامه کاشف‌الغطاء خواهش کردند که نماز جمعه‌ی آن هفته‌ی قدس را نیز اقامه کند.

و می‌خوانیم که جمعه‌ی نیمه‌ی شعبان همان سال، بزرگان شیعه و سنی شهر صیدا از همین علامه‌‌ی اهل نجف خواهش ‌کردند نماز جمعه‌‌ی آنان را نیز در مسجدجامع العمری امامت کند و همه‌ی شهر متفق به مسجد آمدند حتی مسیحیان و کلیمیان! که می‌گفتند برای شنیدن خطبه‌هایش ‌آمده‌ایم.

مرحوم مؤلف برروی‌هم بیش از نصف این دفتر را پیرامون ایران و ایرانیان نوشته اما روایتش از اوضاع عراق، سوریه، لبنان و مصر هم سخت دلکش و خواندنیست.

منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد